سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی جز نیک بخت، دانش را دوست ندارد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
باختین وزندگی روز مره - دانش نامه
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 334455
بازدید امروز : 37
بازدید دیروز : 3
........... درباره خودم ...........
باختین وزندگی روز مره - دانش نامه
........... لوگوی خودم ...........
باختین وزندگی روز مره - دانش نامه
........ پیوندهای روزانه........
صدام [141]
[آرشیو(1)]


............. بایگانی.............
جک
مطالب پزشکی
کوروش
ورزش ایران باستان
چشمه
عکس
خیام
عربستان
دخانیات
خلاصه ی از تاریخ ایران
دانلود سریال های باغ مظفر
پیکاسو
Age of Mytholog کد های تقلب
زندگی نامه پل سزار
درباره ی صیف الله
طبیعت تاوان
لیزر
کوه اورست
تاریخ چیست
خواص ماهی
خواص سویا
مکانیک
بی اشتهایی
حمله ی نظامی به ایران
قانون پاپکر
فیبر نوری
انرژی هسته ای
مایعات و شیمی درمانی
اهرام ثلاثه
قد انسان
اندازه گیری شعاعزمین
تغذیه ی درست
قیامت
بیماری سارس
ابوبکر
نفت
امواج مغناطیسی
بی عنوان
معنی سوره ی قیامت
معنی سوره ی ال عمران و فاتحه
داستان
داونچی
الکترون
نور
از سیر تاپیاز صدام
جنگ و مرگ
تندرستی و ازادی
علوم کامپیوتر
کسب در امد ازاینترنت
دانلود جدید ترین نرمافزار ها ی موبایل
کد تقلب GTA5
تاریخ باستان
کاربرد نظر سنجی در اینترنت
فلیور و هدایت
فضای شهر ما و ذهن ما
شب قدر
باختین وزندگی روز مره
ترافیک و شهری بی انظباط
بنیامین وزندگی روز مره
فرو پاشی خانواده
سنت انسان ها
زغال سنگ
دانستنی های مفید
سکوت انسان ها
الکترونیک
برق
کتاب اسطوره شناسی سیاسی
یک نظر علمی درباره ی فرهنگ
کتاب جامعه ی مدنی جوان
کتاب خط قرمز
مشکلات پسته کاران حل خواهد شد
کتاب قرن روشن فکران
کتاب زندگانی تولستی
کتاب خاطرات جوانی
کتاب هنر و تاریخ
کتاب در امدی بر انسان شناسی
موفقیت کاشت مستقیم برنج در گلستان
کتاب قوم شناسی سیاسی
کتاب محکومان
کتاب علوم انسانی
کتاب امپراطوری نشانه ها
از فرهگ تا توسعه
کتاب خشونت سیاسی
ایران بیش از 33 نژاد بز وگوسفند دارد
کتاب تاریخ اندیشه ونظریات انسان
کتاب انسان شناسی شهری
کتاب نظم جهانی
مکانیزاسیون
زمستان 1385

.......جستجوی در وبلاگ .......

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

........... طراح قالب...........


 
  • باختین و زندگی روزمره

  • نویسنده : محمد:: 85/10/25:: 12:18 عصر
    باختین و زندگی روزمره

     

    باختین از زاویه‏ای دیگر به بحث تجربه‏های زنده در زندگی‏روزمره می‏پردازد. به گمان او امر انضمامی را نباید با مفاهیم انتزاعی و فلسفی مخدوش کرد. او در فلسفة کنش(1993) بر معانی ضمنی گسست میان تجربة بی‏واسطه و «بازنمودهای پسینی» ما از این تجارب تامل کرد.

    «گدازة رخدادها» آنگونه که باختین مطرح می‏کند چیزی جز تجربه‏های زنده و بی‏واسطة ما نیست. همین سنخ گدازه‏های تجربه است که خصویت منحصر به فرد اعمال و کنشهای ما را به نمایش می‏گذارد. از نظر باختین ما این رخدادها و تجارب را به شیوه‌ای هماهنگ از طریق ارائه معنای فراگیر به آن سازمان دهیم. باید تاکید کنیم که از نظر او جریان تبدیل زندگی به کلی هماهنگ، محدود به شناختی انتزاعی و نظری نیست. « داوریها و ارزشها و جهت‌گیری‌های رفتاری ما باید به شیوه‌ای ارگانیک از درون زندگی‏روزمره بر خیزد و ما باید عملا از تقاضاهای اخلاقی  و وجودی این قلمرو معمولی آگاه باشیم و به آن پاسخ دهیم.» (گاردینر1381 : 37).

    در اینجا باختین به نقد شناخت انتزاعی می‏پردازد. اگرچه  او برخلاف دیلتای این نوع شناخت رابه طور کلی رد نمی‏کند و جنبه‌ای مهم از زندگی بشری به شمار می‏آورد اما از گسترش بی‏رویه آن نگران است. چرا که به تعبیر هابرماس این امر می‌تواند به مستعمره‏شدن زندگی‏روزمره بینجامد. در چنین وضعیتی تجربة جسمانی و آنی به نفع برساخته‌های نظری پیچیده و مبهم مورد غفلت واقع می‌شود. باختین در اینجا بین دو نوع شناخت تفاوت می‌گذارد: یکی شناخت انتزاعی که افلاطون گرایی می‌تواند «نمونه‌ای ازلی» از این دیدگاه درک شود و دوم شناخت ناشی از وجودی که «تجربة در حال استمرار زنده» آن را برساخته‌است. به نظر وی خواست فراتر رفتن از زندگی‏روزمره به کمک انتزاعات نظری خصلت تفکر مدرن است. در اینجا عقل‏گرایی علمی «تبدیل بودن به عنوان رخداد» را به مجموعه‌ای از انتزاعات عام‌گرایانه تشویق می‏کند و از این طریق است که خصوصیات محسوس و ملموس رخداد زنده از میان می‌رود.

    در مدرنیته شناخت ناب بر شناخت عملی و بر محیط زندگی ارجحیت می‌یابد. بدین ترتیب ما با فاصله به جهان می‏نگریم و زندگی‏روزمره به نظام متافیزیکی  صوری شده وابسته می‌شود.« برنامه استعلایی ـ منطقی  برخاسته از دل این نظام متافیزیکی « رخدادگی» یا ویژگی‌ محسوس هستی اجتماعی جسم‌مند را سرکوب می‌کند»( گاردینر،1381 : 38).

    در اینجا خصومت باختین با علوم اجتماعی اثباتی آشکار می‏شود. اثبات‌گرایی با فاصله گرفتن از جهان اجتماعی و زندگی‏روزمره تلاش می‌کند به مطالعه آنچه پدیدة اجتماعی می‌نامد بپردازد. فنون پرسشنامه‏ای تجربه‌های گداخته را مغفول می‌نهند و به تجربه‌‌های سرد تبدیل می‌کنند. بدین‌سان تاملی انتزاعی، سرد و با فاصله جایگزین مشارکت فعال ما در جهان معناها و ارزشهای روزمره می‌شود. در اینجا دیدگاه باختین  به دیدگاه جامعه‏شناسان انتقادی نزدیک می‏شود و همانند آنها به نقد خصلت انتزاعی و در عین حال پاره‏پاره فلسفة اثباتی می‏پردازد.

    باختین از ما می‌خواهد که هم‌آوا با ضربانها و بافتهای زندگی‏روزمره به شیوه‌ای مشارکتی بیندیشیم و عمل کنیم. از نظر وی « بودن به عنوان رخداد می‌بایست تا به آخر زیسته شود نه اینکه از فراز قله‏ای دور به شکلی منفعلانه فهمیده شود»(گاردینر، 1381: 41).  تفکری که مدرنیته توسعه می‏دهد،  از آن رو تهی و فقیر است که خصوصیت تعاملی و جسم‏مند زندگی بشری را مغفول می‏نهد. وی این فرض را که زندگی‏روزمره قلمرو امور مبتذل و مبتنی بر عادت و تهی از هر نوع معنای درونی است و بنابراین معنا را باید از قلمروهای بیرونی  همانند فلسفه دین و سیاست به زندگیمان وارد کنیم نمی‌پذیرد. علاقمندی به نظریه انتزاعی و عینی کردن جهان در پارادایم مدرنیستی نشان دهنده غفلت از تجربة آنی و مبین بیگانگی ژرف از جهان روزمره است.

    باید گفت که باختین نیز آرزوی شیء گون‏زدایی از دنیای اجتماعی فرهنگی و غلبه بر بیگانگی که جامعه معاصر به وجود آورده است را در سر می پروراند. از نظر وی کیفیات خاکی،  محسوس و معمولی زندگی روزمره، قدرت نمادین عظیمی برای مبارزه با جدیت تک بعدی فرهنگ رسمی دارد

    باختین در آثار متاخرش سویه زبانی زندگی انسانی را از حیث نسبت آن با شکل‏گیری خودبودگی و روابط اجتماعی به طور کلی به کانون اصلی توجه خود بدل می‏سازد. او این نکته‌ را به ما می‌‏فهماند که چگونه سوژه‌ها از حیث ایدئولوژیک درون ساختهای استدلالی و فرهنگی خاص که نشان روابط نامتقارن قدرت بر آنها خورده‌است جای می‌گیرند. به نظر وی گروه‏های اجتماعی فرودست می‌توانند گفتارهای تک گویانه یا اقتدارمدارانه را به «گفت‏وگو» بدل سازند و معانی و ارزشها و دلالتهای جدیدی به آنها ببخشند. گفت‏وگویی کردن این ایدئولوژی های تک گویانه نیز به آگاهی ما از وضعیتهای اقتصادی اجتماعی بستگی دارد که درون آنها ساختارهای استدلالی خاصی قرار دارند و چنان درگیری های ایدئولوژیکی رخ می‌دهند( گاردینر1381: 49).

     از نظر باختین نیروهای ایدئولوژیکی وجود دارند که می‌کوشند تا به شیوه‌ای هژمونیک جهان اجتماعی را هم شکل سازند و خاص بودن و انضمامی بودن زندگی‏روزمره را بپوشانند. باختین از نبردهای بی‌وقفه میان نیروهای اجتماعی- فرهنگی رسمی(تک گوینده و متمرکز کننده) و غیر رسمی(گفت‏وگو کننده و تکثیر کننده) یاد می‌کند. وی همچنین نیروهای غیر رسمی را با فرهنگ عامیانه یا «مردمی ـ جشنی» مردم و « عنصر همیشه زنده گفتار غیر رسمی و اندیشه غیر رسمی» یکی می‌داند(همان:53).

    همان‏طور که گاردینر متذکر شد، توجه و تاکید باختین بر امرروزمره به معنای غفلت از بت‏زدایی از امر انضمامی نیست. همیشه این امکان وجود دارد که تاکید صرف بر امر انضمامی و تجربه‏های زندة زندگی‏روزمره موجب شود تا ما مستعمره‏شدن زندگی‏روزمره را به دست گفتارهای مسلط به فراموشی بسپاریم. میشل فوکو این امر را با منضبط ساختن زیست جهان از طریق تکنولوژی‏های متعدد کنترل اجتماعی توصیف می‌کند. مقصود ما این نیست که با نظریه سازی به این دلیل که ممکن است سرکوب کننده تفاوتها و ناهمگنیها باشد مخالفت کنیم. خود باختین از به کارگیری نظریه و مفاهیم انتزاعی تردید به راه نداد. ما باید این امکان را نیز بپذیریم که آگاهی روزمره می‌تواند تحت تاثیر عوامل ایدئولوژیک قرار گیرد و از این رو لازم است نقد ایدئولوژی در دستور کار هرنوع نظریه اجتماعی آزادی بخشی قرار گیرد


    نظرات شما ()