سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرچه بدان بسنده کردن توان ، بس بود همان . [نهج البلاغه]
فذضای شهری ما و فضای ذهنی ما - دانش نامه
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 334708
بازدید امروز : 290
بازدید دیروز : 3
........... درباره خودم ...........
فذضای شهری ما  و فضای ذهنی ما - دانش نامه
........... لوگوی خودم ...........
فذضای شهری ما  و فضای ذهنی ما - دانش نامه
........ پیوندهای روزانه........
صدام [141]
[آرشیو(1)]


............. بایگانی.............
جک
مطالب پزشکی
کوروش
ورزش ایران باستان
چشمه
عکس
خیام
عربستان
دخانیات
خلاصه ی از تاریخ ایران
دانلود سریال های باغ مظفر
پیکاسو
Age of Mytholog کد های تقلب
زندگی نامه پل سزار
درباره ی صیف الله
طبیعت تاوان
لیزر
کوه اورست
تاریخ چیست
خواص ماهی
خواص سویا
مکانیک
بی اشتهایی
حمله ی نظامی به ایران
قانون پاپکر
فیبر نوری
انرژی هسته ای
مایعات و شیمی درمانی
اهرام ثلاثه
قد انسان
اندازه گیری شعاعزمین
تغذیه ی درست
قیامت
بیماری سارس
ابوبکر
نفت
امواج مغناطیسی
بی عنوان
معنی سوره ی قیامت
معنی سوره ی ال عمران و فاتحه
داستان
داونچی
الکترون
نور
از سیر تاپیاز صدام
جنگ و مرگ
تندرستی و ازادی
علوم کامپیوتر
کسب در امد ازاینترنت
دانلود جدید ترین نرمافزار ها ی موبایل
کد تقلب GTA5
تاریخ باستان
کاربرد نظر سنجی در اینترنت
فلیور و هدایت
فضای شهر ما و ذهن ما
شب قدر
باختین وزندگی روز مره
ترافیک و شهری بی انظباط
بنیامین وزندگی روز مره
فرو پاشی خانواده
سنت انسان ها
زغال سنگ
دانستنی های مفید
سکوت انسان ها
الکترونیک
برق
کتاب اسطوره شناسی سیاسی
یک نظر علمی درباره ی فرهنگ
کتاب جامعه ی مدنی جوان
کتاب خط قرمز
مشکلات پسته کاران حل خواهد شد
کتاب قرن روشن فکران
کتاب زندگانی تولستی
کتاب خاطرات جوانی
کتاب هنر و تاریخ
کتاب در امدی بر انسان شناسی
موفقیت کاشت مستقیم برنج در گلستان
کتاب قوم شناسی سیاسی
کتاب محکومان
کتاب علوم انسانی
کتاب امپراطوری نشانه ها
از فرهگ تا توسعه
کتاب خشونت سیاسی
ایران بیش از 33 نژاد بز وگوسفند دارد
کتاب تاریخ اندیشه ونظریات انسان
کتاب انسان شناسی شهری
کتاب نظم جهانی
مکانیزاسیون
زمستان 1385

.......جستجوی در وبلاگ .......

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

........... طراح قالب...........


 
  • فذضای شهری ما و فضای ذهنی ما

  • نویسنده : محمد:: 85/10/25:: 12:24 عصر

    تا امروز چند باری گذرم به چند پاساژ و مرکز خرید در نقاط مختلف تهران افتاده است. از پاساژ گلستان و مرکز خرید میلاد در شهرک غرب تا مرکز خرید ونک در خیابان ده ونک تا مرکز خرید نصردر گیشا( که دکتر کاظمی درباره آن توضیح داده است) تا پاساژ قائم در میدان تجریش و تا پاساژ نخل و مروارید در شهرک شهید محلاتی .

    دراین پاساژها اکثرا ویژگی های مشترکی به چشم می خورد( به جز پاساژهای نخل و مروارید که درباره آنها توضیح خواهم داد) با ورود به چنین مراکزی انسان تغییرات و فضاهای خاصی را احساس می کند. دیوارها و کف های کاملا شیک و درخشنده ، نور زیاد ، تابلوهای مختلف تبلیغاتی بسیار شیک ، انواع مغازه های فروش پوشاک ، لوازم آرایشی ، طلا و جواهر ، نرم افزارهای کامپیوتری و ...، کافی شاپ ها و کافی نت ها و... و همچنین فروشنده ها و خریدارانی با لباس هایی مد روز و آرایش کرده ، به طوری که شما کمتر می توانید در بین آنها آقایی با ریش و لباس معمولی یا خانمی چادری پیدا کنید ، فضاهایی مملو از بوی عطرهای مختلف تند و ترش و ... و اجناسی با قیمت های البته کمی و گاهی بیشتر گران ، کافی شاپ ها پر از دختران و پسرهای آرایش کرده ای است که چیزی می خورند و سیگاری می کشند و با هم حرف می زنند و می خندند و دالانها و راهروها نیز مملو از همین دختر و پسرهاست که با هم جنسان خود یا با غیرهمجنسان راه می روند وشاید اصولا هم قصد خرید ندارند ، خلاصه برای خودش دنیایی است ، دنیایی که ظاهرا با دنیای رفت وآمد کنندگان در آن تناسب دارد . اما چند روز پیش به شهرک شهید محلاتی در بالای جاده لشرگ نزدیک مینی سیتی رفته بودم .این شهرک ظاهرا در اصل متعلق به خانواده های شاغلین در سپاه است.دو پاساژ نخل و مروارید چسبیده به هم در ابتدای شهرک در خیابانی منشعب از میدان قرار دارند. ابتدا اصولا از این که در چنین شهرکی پاساژ و مرکز خرید وجود دارد تعجب کردم. نزدیک در ورودی پاساژ قیافه هایی دیده می شد که با ظاهر معمول دختران و پسران رفت وآمد کننده به چنین مراکزی تفاوت چندانی نداشت. فضای داخلی پاساژ از نظرجلوه های فیزیکی چیز زیادی از پاساژهای  توصیف شده در بالا کم نداشت هر چند که شاید به پای مثلا مرکز خرید میلاد و... نمی رسید اما در هر حال پر از تابلوهای تبلیغاتی و نورانی و مغازه هایی شیک بود. با قدم زدن در پاساژ مشخص شد که آن چند دختر و پسر آرایش کرده دم در معرف کل رفت وآمد کنندگان به این مرکز نیستند. در اینجا تیپ های مختلفی دیده می شوند ،خانم ها و دخترانی با چادر و آقایان و پسرهایی با ریش و لباس معمولی در کنار دختران به اصطلاح بد حجاب و پسرهای آرایش کرده و... فروشنده ها نیز همین طور ، از هر دو تیپ در بینشان دیده می شود .قیمت های اجناس هم البته فکر نمی کنم به گرانی اجناس پاشاژهای میلاد وگلستان و....باشد. منظره های جالبی نیز در این مراکز به چشم می آید : پشت در مغازه ها ی مختلف انواع پوستر ها وجود دارند از تصاویر شهدا و بسیجیان تا عکس های هنر پیشگان و مدل های آرایشی ، مغازه ها اگرچه اکثرا به فروش پوشاک و نرم افرازهای کامپیوتری و لوازم تزئیناتی اختصاص دارند اما در بین آنها مغازه های فروش کتاب های مذهبی هم دیده می شود... در اینجا می توان در کافی نت ها دختران چادری ای را دید که پشت کامپیوترها نشسته اند و مشغول اند ( هر چند من کافی شاپی در این مرکز ندیدم ) و البته در کنار آنها دختران و پسران آرایش کرده ای که با هم حرف می زنند و می خندند و بعضا با همجنسان و یا غیر همجنسان خود راهروهای پاساژ را متر می کنند. به هر حال اوضاع جالبی بود و این جا هم برای خودش دنیایی بود ، دنیایی برزخی  و جور و واجور. در پرس و جوی های بعدی فهمیدم که ظاهرا چند وقتی است که خانه های این شهرک به افراد غیر سپاهی نیز داده شده و به قول یکی از ساکنین شهرک که با افسوسی این مطلب را بیان می کرد شهرک از یکدستی سابق در آمده است. در هر حال به نظر می رسد که این مطلب، مسئله مهمی در فهم تنوع رفتار و ظاهر افراد رفت و آمد کننده به این  دومرکز باشد اما شاید مهمتر ازآن تاثیری است که چنین فضاهایی در قالب پاساژ و مرکز خرید بر فرهنگ و شیوه رفتار ساکنین  شهرک بر جای گذاشته و خواهد گذاشت و زندگی آنها را دچار تغییر خواهد کرد، یعنی به قول زیمل تاثیر فضاهای شهری بر حیات ذهنی آدمیان که مطلب خیلی مهمی است و باید آن را جدی گرفت.شاید اگربه تدریج تعداد  پاساژها و مراکز خرید دراین شهرک بیشتر شود ، چند سال دیگر در هنگام توصیف چنین مراکزی دراین شهرک نتوان ما بین آنها و دیگر فضاهای توصیف شده در نقاط دیگر شهر(که درابتدا توصیف گشت) تفاوتی قائل شد!


    نظرات شما ()