سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بی گمان همه جنبندگان زمین ـ حتی ماهیان دریا ـ بر جویای دانش درود می فرستند . [امام باقر علیه السلام]
محمد - دانش نامه
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 334183
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 4
........... درباره خودم ...........
محمد - دانش نامه
........... لوگوی خودم ...........
محمد - دانش نامه
........ پیوندهای روزانه........
صدام [141]
[آرشیو(1)]


............. بایگانی.............
جک
مطالب پزشکی
کوروش
ورزش ایران باستان
چشمه
عکس
خیام
عربستان
دخانیات
خلاصه ی از تاریخ ایران
دانلود سریال های باغ مظفر
پیکاسو
Age of Mytholog کد های تقلب
زندگی نامه پل سزار
درباره ی صیف الله
طبیعت تاوان
لیزر
کوه اورست
تاریخ چیست
خواص ماهی
خواص سویا
مکانیک
بی اشتهایی
حمله ی نظامی به ایران
قانون پاپکر
فیبر نوری
انرژی هسته ای
مایعات و شیمی درمانی
اهرام ثلاثه
قد انسان
اندازه گیری شعاعزمین
تغذیه ی درست
قیامت
بیماری سارس
ابوبکر
نفت
امواج مغناطیسی
بی عنوان
معنی سوره ی قیامت
معنی سوره ی ال عمران و فاتحه
داستان
داونچی
الکترون
نور
از سیر تاپیاز صدام
جنگ و مرگ
تندرستی و ازادی
علوم کامپیوتر
کسب در امد ازاینترنت
دانلود جدید ترین نرمافزار ها ی موبایل
کد تقلب GTA5
تاریخ باستان
کاربرد نظر سنجی در اینترنت
فلیور و هدایت
فضای شهر ما و ذهن ما
شب قدر
باختین وزندگی روز مره
ترافیک و شهری بی انظباط
بنیامین وزندگی روز مره
فرو پاشی خانواده
سنت انسان ها
زغال سنگ
دانستنی های مفید
سکوت انسان ها
الکترونیک
برق
کتاب اسطوره شناسی سیاسی
یک نظر علمی درباره ی فرهنگ
کتاب جامعه ی مدنی جوان
کتاب خط قرمز
مشکلات پسته کاران حل خواهد شد
کتاب قرن روشن فکران
کتاب زندگانی تولستی
کتاب خاطرات جوانی
کتاب هنر و تاریخ
کتاب در امدی بر انسان شناسی
موفقیت کاشت مستقیم برنج در گلستان
کتاب قوم شناسی سیاسی
کتاب محکومان
کتاب علوم انسانی
کتاب امپراطوری نشانه ها
از فرهگ تا توسعه
کتاب خشونت سیاسی
ایران بیش از 33 نژاد بز وگوسفند دارد
کتاب تاریخ اندیشه ونظریات انسان
کتاب انسان شناسی شهری
کتاب نظم جهانی
مکانیزاسیون
زمستان 1385

.......جستجوی در وبلاگ .......

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

........... طراح قالب...........


 
  • میزان واردات زغال سنگ

  • نویسنده : محمد:: 85/10/28:: 9:55 صبح
     میانگین میزان واردات جهانی زغال سنگ در این دوره ( 1997-2001) با نرخ رشد 7/90%، 64/33 میلیون تن بوده که از 26/31 میلیون تن در سال 1997 به 73/24 میلیون تن در سال 1999 و 2/70 میلیون تن در سال 2001 افزایش نشان می دهد (جدول17 ).


    جدول17- حجم واردات جهانی زغال سنگ در کشورهای عمده وارد کننده طی سال های 2001-1997 (میلیون تن)

    رشد ناگهانی واردات در سال 2001 متأثر از واردات سایر کشورها بوده است. بطوری که مقایسه واردات سایر کشورها نشان دهنده تغییر ناگهانی واردات سایر کشورها در سال 2001 می‌باشد. ریشه این تغییر ناگهانی می‌تواند در تغییر سیاست های تولید اوپک، کاهش تولید کشورهای عمده تولیدکننده نفت و یا بحران های اخیر در خاورمیانه باشد. در شکل 15 نمودار حجم واردات جهانی زغال سنگ در سال 2001-1997 رسم گردیده است.


    شکل 15- نمودار حجم واردات جهانی زغال سنگ در سال 2001-1997

    نظرات شما ()

  • زغال سنگ

  • نویسنده : محمد:: 85/10/28:: 9:51 صبح

    زغال سنگ

      




    تصویر

    زغال سنگ از تغییرات بیولوژیکی ناشی از افزایش فشار و بالا رفتن دما بر روی گیاهان از روزگاران بسیار دور بوجود آمده است. کربن موجود در زغال ‌سنگ به صورت ترکیب‌های مختلف آلی از جمله اسیدهای کربوکسیلیک متراکم شده و به صورت ترکیبات آروماتیک با حلقه‌های ناجور (که علاوه بر کربن ، شامل هیدروژن ، اکسیژن ، نیتروژن و گوگرد نیز می‌باشند) در آمده است.

    نگاه اجمالی

    تقریبا از همه انواع زغال سنگ‌ها به‌منظور سوخت و تهیه زغال کک ، می‌توان استفاده کرد. بیش از 80 درصد مصرف زغال سنگ‌ها برای تولید برق ، بخار در صنایع ، حمل و نقل یا سوخت و فرآیندهای متالوژی و ... بکار می‌روند. قسمت دیگر زغال سنگ نیز در فرآیند کربونیزاسیون برای تولید کک ، گاز زغال سنگ ، آمونیاک ، قطران زغال سنگ و محصولات نفتی سبک مصرف می‌شود. علاوه بر این ، مقادیر قابل توجهی از زغال سنگ به عنوان پُرکننده ، رنگدانه ، در تصفیه آب و ... مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    تاریخچه

    بیش از دو هزار سال پیش ، در چین ، یونان و ایتالیا زغال سنگ به‌عنوان یک ماده سوختی مورد استفاده قرار می‌گرفت. البته استخراج آن از معدن در حدود قرن دهم میلادی در آلمان آغاز شد.

    منشاء زغال سنگ

    امروزه ، روشن است که زغال سنگ ، منشاء گیاهی دارد و طی فرآیندهای طولانی شیمیایی ، بیولوژیکی و ژئولوژیکی در دوران گذشته ، تشکیل شده و به صورت ذخیره‌های پرارزشی در آمده است که امروزه انسان از آن بهره‌برداری می‌کند. همه زغال سنگ‌ها ، به یک طریق بوجود نیامده‌اند، بلکه با توجه به دوران مختلف زمین شناسی و شرایط متفاوت آنها ، نوع تغییرات موثر در بوجود آوردن زغال سنگ‌ها نیز متفاوت بوده است. از اینرو ، امروزه ، چند نوع زغال سنگ در معادن وجود دارد.

    فرآیندهای تشکیل زغال سنگ

    مواد گیاهی اساسا از سه عنصر اصلی کربن ، هیدروژن و اکسیژن ، همچنین مقادیر اندکی از اجسام کانی و نیتروژن تشکیل یافته‌اند. قسمت عمده گیاهان را سلولز ، به فرمول C6H10O5 ، تشکیل می‌دهد که ضمن فرآیندهای گوناگون بیوشیمیایی و ژئوشیمیایی به زغال سنگ مبدل می‌شود.

    تصویر

    فرآیندهای بیوشیمیایی

    وقتی یک ماده آلی شامل کربن و هیدروژن و اکسیژن ، مانند سلولز ، در هوای معمولی می‌سوزد، بطور کامل به دی‌اکسید کربن و آب تبدیل می‌شود، اما وقتی که همین مواد در شرایط کمبود اکسیژن می‌سوزند، عمل سوختن بطور ناقص صورت می‌گیرد و در نتیجه قسمتی از کربن و تمامی‌ اکسیژن و هیدروژن از سلولز حذف شده و جسم سیاهی برجا می‌ماند که زغال نامیده می‌شود.

    تخریب مواد گیاهی ، نتیجه اکسید شدن آنها توسط باکتری‌ها و دیگر میکرواورگانسیم‌ها می‌باشد که خود به دو عامل بستگی دارد:

    یکی میزان مقاومت قسمتهای مختلف گیاهان در برابر شرایط محیطی مردابها و دیگری نوع قارچ یا باکتری که موجب تخریب کامل گیاه می‌شود. تخریب مواد آلی در غیاب اکسیژن ، مثلا در زیر آب ، نیز به تشکیل زغال سنگ منتهی می‌شود که در این صورت ، هیدروژن به آب و قسمتی از کربن به دی‌اکسید و منوکسیدکربن تبدیل می‌شود و مقداری از هر دو به شکل متان خارج می‌شوند.

    در فرآیندهای تبدیل سلولز به لیگنیت و زغال سنگ قیری ، محصول بدست آمده از تخریب مواد گیاهی که در حقیقت پیش‌ترکیب زغال سنگ است، پیت نامیده می‌شود که برای تشکیل آن ، مواد چوبی در جاهای مرطوب دستخوش تغییرات فیزیکی و شیمیایی اساسی می‌شوند. شرایطی که در آن ، در زمانهای گذشته پیت تشکیل شد، تفاوت چندانی با شرایط امروزی ندارد.

    احتمالا در دوران گذشته ، هوا نسبتا گرمتر و میزان بارندگی بیشتر و منظم‌تر بود. در نتیجه ، رشد گیاهانی که سرانجام آنها ، پس از طی دوره‌های گوناگون زمین شناسی ، تبدیل شدن به پیت و زغال سنگ می‌باشد، بیشتر از امروز بود.

    فرآیندهای ژئوشیمیایی

    بطور کلی در این فرآیند ، پیت به انواع زغال سنگ تبدیل می‌شود. تبدیل پیت به زغال سنگ قیری نتیجه اثرات طولانی فشار و دما است و تبدیل آن به آنتراسیت به فشار و دمای باز هم بیشتر نیاز دارد که از فرآیند تشکیل کوهها و حرکت افقی پوسته زمین ناشی می‌شود. فرآیند تبدیل پیت به زغال سنگ ، با کاهش مقدار رطوبت ، اکسیژن ، هیدروژن و حجم مواد فرار (دی‌اکسیدکربن ، منوکسیدکربن و گازهای دیگر) موجود در آن و افزایش درصد کربن ثابت ، گوگرد و در بسیاری موارد ، محتویات خاکستر آن همراه است. این فرآیند تبدیل ، بطور کلی به عوامل ژئولوژیکی زیر مربوط است:


    • فشار و حرارت : که این خود به عمق رگه‌های پیت در لایه‌های زیرزمینی مربوط می‌شود.

    • زمان : هر چه زمان ذخیره‌سازی زغال سنگ طولانی‌تر باشد، عمل تشکیل زغال سنگ کاملتر است.

    • دگرگونی ساختار

    • حرارت ناخواسته ناشی از صخره‌های مجاور

    • ترکیب و ساختار گیاه

    • شرایط محیطی

    پیرولیز زغال سنگ

    تمام انواع زغال سنگ‌ها بر اثر گرما تجزیه

     می‌شوند و بر حسب نوع آنها و شرایط تجزیه (فشار و دما) ، به مواد گوناگون مفیدی تبدیل می‌شوند که از نظر کاربردهای صنعتی و تجاری اهمیت به‌سزایی دارند. بیشتر انواع زغال‌سنگ‌ها ، در دمای حدود 100 درجه سانتی‌گراد رطوبت خود را از دست می‌دهند و تا دمای 400 درجه سانتی‌گراد تجزیه می‌شوند و مقداری مواد روغنی و گازی شکل تولید می‌شود. با افزایش دما به میزان 1 تا 2 درجه سانتی‌گراد در هر دقیقه ، تا دمای 45 درجه سانتی‌گراد بیشترین مقدار محصولات بدست می‌آید که عمدتا شامل قطران زغال سنگ است.

    این مواد ، ترکیبات گوناگون آروماتیکی مانند بنزن ، تولوئن ، گزیلن ، فنل‌ها ، نفتالین ، فتانترن) ، آنتراسن و غیره را در بر دارد و به روش تقطیر می‌توان آنها را از یکدیگر جدا کرد، اما اگر دما به 900 درجه برسد، قطران خود تجزیه می‌شود و از مقدار محصولات مفید کاسته می‌شود. مواد جامد حاصل از پیرولیز زغال سنگ عمدتا شامل زغال کک (با توان گرمایی پایین و توان گرمایی بالا) ، دوده (برای رنگدانه‌ها) ، گرانیت (برای الکترودها) ، کربن فعال و مواد ساختمانی است. بطور کلی ، در فرآیند پیرولیز حدود %70 زغال سنگ به کک و %5 آن به قطران تبدیل می‌شود.

    تصویر

    کاربردهای مهم زغال سنگ

    از زغال سنگ به عنوان سوخت در نیروگاه‌های حرارتی مولد برق ، در تولید بخار توسط توربین‌های بخار در کارخانجات صنعتی ، راه‌آهن و در کشتی‌ها و نیز به صورت سوخت خانگی در برخی از کشورها استفاده می‌شود. تقریبا 87% زغال سنگ جهان برای تولید گرما و دیگر انواع انرژی‌های مربوطه سوزانیده می‌شود. بدیهی است که ضمن سوختن زغال سنگ فرآورده‌های جنبی مانند گازهای سوختنی ، زغال کک و قطران نیز بدست می‌آید. باید توجه داشت که در برخی از کشورهای جهان ، قسمتی از گازهای سوختی شهری از زغال سنگ تهیه می‌شود.

    برای این منظور ، زغال سنگ را با جریانی از بخار آب و اکسیژن در فشار 20 تا 30 اتمسفر مجاور می‌کنند. در این عمل قسمتی از زغال سنگ در مجاورت با بخار آب و اکسیژن به هیدروژن و منوکسید کربن تبدیل می‌شود. بعد ، این فرآورده‌های گازی را در مجاورت کاتالیزور آهن به هیدروکربن و یا بوسیله کاتالیزور روی و مس به متیل الکل تبدیل می‌کنند. علاوه بر مصارف سوختی ، از زغال سنگ در تهیه بسیاری از مواد مفید و مهم آلی و غیرآلی استفاده می‌شود که عمدتا از تقطیر قطران حاصل از پیرولیز زغال سنگ و یا مواد جامد باقی مانده از عمل پیرولیز تهیه می‌شود.

    خطرات ناشی از معادن زغال سنگ

    یکی از عوامل خطرات بهداشتی و جانی که کارکنان صنایع زغال سنگ با آن مواجه هستند، گاز متان است که معمولا در معادن زغال سنگ وجود دارد، زیرا مخلوط 5 تا 15 درصد آن با هوا انفجار‌آمیز است. از این رو ، مقدار گاز متان در معادن زغال سنگ باید دقیقا کنترل شود. البته علاوه بر متان ، گازهای دیگری مانند منوکسید کربن ، دی‌اکسید گوگرد نیز همراه با آن در معادن زغال سنگ وجود دارند که نه از نظر انفجار بلکه از نظر مسموم کنندگی می‌توانند برای سلامتی کارگران معدن زیان‌آور باشند.

    برای جلوگیری از خطرات ناشی از این گاز ، معمولا آن را با دستگاه ویژه‌ای از معدن زغال سنگ خارج می‌کنند. اکسیداسیون پیریت در هوا ممکن است به تشکیل اسید سولفوریک منتهی شود که از طریق آبهای جاری وارد منابع ذخیره آب شده و موجب آلودگی آن شود. تنفس گرد و غبار زغال سنگ نیز موجب بروز بیماری پنوموکونیوزیز می‌شود که به بیماری سیاه‌ریه نیز موسوم است. در این بیماری ذرات زغال سنگ ریه‌ها را از لایه سیاه رنگی می‌پوشانند و عمل تنفس را با دشواری روبرو می‌کند.

    نظرات شما ()

  • زغال سنگ

  • نویسنده : محمد:: 85/10/28:: 9:46 صبح
    [زغال سنگ]
     
       زغال سنگ چندین قرن قبل از میلاد مسیح شناخته شده بود ولی برای اولین بار چینی‌ها از آن به عنوان سوخت استفاده کردند. مارکوپلو در سال 1280 میلادی از زغال سنگ به عنوان یکی از عجایب یاد کرده و نام ”آنتراکس“ را که در زبان یونانی جسم سوزنده و شعله‌ور معنی می‌دهد و توسط یکی از شاگردان ارسطو مطرح و بعدها نام آنتراسیت از آن مشتق شده است را به زغال داد.
       تاریخچه اکتشاف و استخراج زغال سنگ به بیش از 2000 سال پیش می‌رسد ولی شواهد زیادی نشان می‌دهد که استخراج اصولی زغال سنگ از قرن دوازدهم میلادی آغاز گردیده و طی انقلاب صنعتی قرن نوزده میلادی، دیگ‌های بخار و تکنولوژی کک‌سازی عرضه شد. بکارگیری کوره‌های بلند در تولید آهن و فولاد در آن ایام شاهدی بر این ادعاست.

    نظرات شما ()

  • دانستنی های مفید

  • نویسنده : محمد:: 85/10/28:: 9:43 صبح

    کدام حیوان زره به تن دارد؟

     

     

    بدن بسیاری از حیوانات دارای پوشش سخت است . اماحیوان خاصی وجود دارد که به نظر می‌رسد زره پوش است . نام این حیوان" آرمالیدو" است ودر آمریکای جنوبی ومرکزی زندگی می‌کند آرمالیدو صفحه های استخوانی سختی روی بدن خود دارد. وقتی به آرمالیدو حمله می‌شود خود را مثل یک توپ گلوله میکند و مثل جنگجویی که داخل زره است ، محفوظ می‌ماند

     

    دانستنیهایی از حیوانات

     

    خطرناکترین حیوان برای انسان چیست؟

    خطرناکترین حیوان شناخته شده ، قورباغه کوچکی به نام «سمٌ‌پیکان» است که در آمریکای جنوبی زندگی می‌کند. پوست این قورباغه دارای قویترین سمٌ شناخته شده در جهان است . سمٌ موجود در پوست هر یک از آنها برای کشتن صدها انسان کافی است. دلیل نامگذاری آنها این است که به وسیله سرخ پوستان برای سمٌی کردن سر پیکانها استفاده شده است ۀ

     

    سرعت تیز پروازترین حیوان چقدر است؟

    تیز پروازترین حیوانات جهان پرندگانی‌اند که« پرستوک» نامیده میشوند.

    پرستوک دم خاردار که در آسیا زندگی می‌کند ، قادر است با سرعتی بیش از 160 کیلومتر در ساعت پرواز کند وبا بالاترین میزان سرعت یک قطار سریع‌السیر رقابت کند .

     

    چند نوع پرنده در جهان وجود دارد؟

    حدود 8600 گونه پرنده در جهان یافت می‌شود.

     

    مثلث برمودا رازی در آسمان و دریا

    در غرب اقیانوس اطلس، در آن سوی سواحل جنوب شرقی ایالات متحده ، ناحیه ‌ای وجود دارد که به شکل مثلث است . این ناحیه از برمودا در شمال آغاز می‌شود و تا قسمت جنوبی فلوریدا امتداد می‌یابد ، سپس از سمت شرق با گذشتن از جزایر باهاما و پورتوریکو،به طول جغرافیایی 40 درجه به سمت غرب کشیده می‌شود و دوباره به برمودا باز می‌گردد.

    این ناحیه که به مثلث برمودا معروف است ،در لیست رازهای ناشناخته جهان به مکانی اضطراب انگیز وباور نکردنی به ثبت رسیده است . در این مکان بیش از صدها هواپیما وکشتی بدون آنکه کوچکترین اثری از آنان باقی بماند ، ناپدید شده‌اند .اغلب این حوادث از سال 1945 به بعد روی داده است ،و در طول 26 سال اخیر بیش از 1000نفر در این ناحیه از جهان جان خود را از دست داده اند ، بی آنکه حتی اثری از جسد یکی از آنها یا نشانه ای از بقایای هواپیماهاو کشتی‌های ناپدید شده باقی مانده باشد

     

    ایا می دانید که چگونه می توانید با ارامش بیشتری در اینترنت برانید ……؟؟؟

     




    8 راه برای امن ساختن هر چه بیشتر ارتباطات اینترنتی وجود دارد :

    1-در برابر ویروس ها از خود محافظت کنید :

    اگر حواستان به ضمائم نامه ها و پیغام های ناخواسته ( spam ) باشد خطرات ویروس های ایمیل به حداقل می رسد .
    برنامه های ActiveX و جاوا نیز می بایست با دقت بیشتری دانلود شوند .
    می توانید یک برنامه ضد ویروس از سایت Norton دریافت کنید .


    2-ادرس های متفاوتی را به کار ببرید :


    در نظر داشته باشید که به خصوص هنگامی که می خواهید اطلاعاتی راجع به خود و ایمیل تان ارائه کنید از یک ادرس ایمیل جداگانه استفاده کنید . حسابهای پست الکترونیکی مبتنی بر وب بهترین گزینه در این حالت می باشند .
    دو نمونه خوب برای استفاده شما Another.com و Hotmail می باشند .




    3-با دقت و وسواس وب را مرور کنید :


    هنگام گشت و گذار در وب دقت کنید که هیچ اطلاعاتی را بی جهت ارائه نکنید . اگر از نت اسکیپ به عنوان برنامه مرورگر استفاده می کنید عملا می توانید اطلاعات شخصی خود را از میان بردارید .



    4-از یک سرور پراکسی در وب استفاده کنید :


    سرویسهایی چون Anonyrmizer شما را قادر می سازند به شکلی ناشناس در وب حرکت کنید . این سرویس عالی خطرات امنیتی احتمالی هر وب سایتی که به ان مراجعه می کنید را بررسی می کند .



    5-email را رمز نگاری کنید :


    نرم افزار Pretty Good privacy یا PGP نامه ها را بر حسب نیاز و درخواست کاربران کدگذاری و کدگشایی
    می کند . به این ترتیب نامه ها از خطر احتمالی خوانده شدن در میانه راه مصون می مانند .
    می توانید از طریق سایت زیر به این برنامه دست یابید .


    6-یک تست امنیتی انجام دهید :


    سایت هایی مانند سیمانتک ابزارهای رایگانی به منظور ازمایش اسیب پذیری سیستم تان در برابر مسائل امنیتی و خطرات ویروس ها در اختیار شما قرار می دهد. اگر سیستم خود را توسط یکی از این برنامه ها مورد ازمایش قرار دهید طبیعتا می توانید نسبت به رفع هرگونه نقطه ضعف احتمالی اقدام کنید .



    7-کوکی هایتان را مدیریت کنید :

    اگر چه کوکی ها می توانند سودمند باشند و احیانا اسیبی هم به pc شما نرسانند در عین حال ممکن است امنیت و حریم خصوصی تان را به خطر بیاندازند . خوشبختانه می توان ان ها را به کمک نرم افزار های مدیریت کوکی خنثی نمود . یک مورد خوب که به امتحانش می ارزد Cookie Central می باشد .


    8-فایل های رسوب کرده را پاکسازی کنید :


    برنامه Internet Guard Dog از شرکت
    MCAfee می تواند فایل های مانند ان هایی که قادرند اطلاعات شخصی تان را اشکار کنند را پس از هر بار گشت و گذار در وب پاکسازی نمای

     

     

     


    نظرات شما ()

  • سکوت انسان ها

  • نویسنده : محمد:: 85/10/27:: 6:45 عصر

    درک انسان از جهان پیرامونی او که عامل اصلی شکل گیری فرهنگ، در رابطه ای  بیولوژیکی(انتسابی) و آموزشی(اکتسابی) است، از خلال  حس های پنجگانه ای انجام می گیرد که  شنوایی یکی از آنها و سکوت به معنی قطع موقت یا دائم آن. از این لحاظ سکوت با مفاهیمی چون رکود ، باز ایستاندن و ساکن شدن ( در برابر حرکت به مثابة نشانه زندگی)، خاموشی، مرگ و نیستی، و ... هم پوشانی دارد، در عین حال که در بسیاری از ادیان و نظام های اعتقادی، سکوت دارای شکوه و جلالی مناسکی است و جایگاه ویژه ای را عرضه می کند که رابطة استعلایی می تواند از خلال آن به انجام برسد. سکوت صومعه های مسیحایی و تقدسی که آنها به خاموش ماندن می دهند، از این دست است. با این وصف نمی توان از سکوت بنا به افراد و فرهنگ ها و تفاوت های زمانی – مکانی مختلف درک و برداشت یکسانی داشت و به همین دلیل نیز در برخورد با پدیده ای همچون سکوت باید نخست دست به گونه شناسی آن زد.
    نخستین و ابتدایی ترین  تقسیمی که می توان در این مفهوم با آن برخورد متمایز کردن سکوت انسانی از سکوت سایر موجودات اعم از جانوران و اشیاء است. ”بی زبانی“  و ”زبان بستگی“ جانوران، یا آنچه بهر رو ما چنین می پنداریم( و رفتارشناسان حیوانی دائما و هر چه بیشتر در پی نفی آن بر اساس مشاهدات تجربی خود هستند)،  جانوران دیگر را به جهان گیاهی و  حتی بی جان نزدیک کرده و فاصله آنها را با جهان انسانی به صورتی پیوسته افزایش می دهد: انسان ها دائما سخن می گویند و و راه اصلی ارتباط آنها با یکدیگر  رابطه ای ”صوتی“ است، از این رو جهان انسانی جهانی پر هیاهوست که  بیشترین و رایج ترین  صداها در آن نیز همان صدای خود انسان هاست. در حالی که  جهان حیوانی و جهان اشیاء ( و دقیق تر بگوئیم  اشیائی که  در چارچوب های فناورانه یعنی انسانی قرار نمی گیرند) جهانی است که در آن، به صورتی کاملا نسبی،  بیشتر با سکوت روبرو می شویم تا با صدا: سکوت جنگل ها، بیشه زارها،  سکوت آبها، خاموشی حیوان ها، سکوت سنگ ها و خاک و علفزارها.... با این همه، سکوت در این معنا  نیز چندان  وجود خارجی ندارد: محیط های طبیعی، چه جاندار و چه بی جان، محیط‌هایی در معنایی پرسر و صدا هستند: خاموش ترین جنگ ها نیز آکنده از صدای جانوران، صدای بادها،  حرکت شاخه ها و ... هستند. صداهایی که به گونه ای پر معنا با سکوت آمیخته اند و صرفا به صورت هایی بسیار  صرفه جویانه تولید می شوند، گویی تعمدی در کار است که صدا در کمترین  و تنها در  ضروری ترین و اجتناب ناپذیر ترین موارد تولید شود و آن گاه نیز که صدایی تولید شده و سکوت به ناگزیر شکسته می شود، گویی تعمدی در کار بوده است که این شکستن در کوتاه ترین زمان و در کمترین برد جغرافیایی اتفاق بیافتد: موجودات بی جان در سکوتی سحر آمیز فرو رفته اند و ”انجماد“ در آنها برای ما انسانها ظاهرا  از فقدان ”روحی صدا دار“ خبر می دهد، هر چند که  بروز و بیان آنها می تواند  اشکالی کاملا پر معنا و آکنده را در خود داشته باشد: رنگ ها، بوها ،  سختی و نرمی لایه ها، طعم و مزه اشیاء به آنها معنا هایی بی پایان داده و از همین طریق آنها را درون  جهان نمادین ما  وارد می کند به گونه ای که انسان ها هرگز نمی توانند بدون اشاره های بی پایان خود به همین اشیاء به ظاهر بی روح  زبان خود را گویا کنند: زبانی که در صفات، در قیدها و افعال و توصیف هایش ، آکنده از  واژگانی است که با نمادسازی  از اشیاء پدید آمده اند.
    در نتیجه نمی توان و نباید ”سکوت اشیاء“ را به معنی  عدم توانایی آنها در ایجاد ”ارتباط“ قلمداد کرد: ”انجماد“، از این لحاظ،  در حقیقت واژه‌ای بی معناست زیرا هر شیئی ای در رابطه ای  با ساختارهای اندیشمند ( چه انسانی و چه حیوانی)  به ”زبان“ آمده و درون ساختارهای شناختی  کمابیش پیشرفته ای وارد می شود و بخشی اساسی از این ساختارها را ( در حافظه های فردی و جمعی و نمادها) می سازد.
    سکوت جانوران نیز به گونه ای بسیار پر رنگ تر از اشیاء با سازوکارهای جبران کننده حیاتی که به آنها در اصطلاحی کلی ”شیوه های غیر کلامی ارتباط“ (Non verbal communication) نام می دهیم، بسیار پر معنا بوده  و امکان ایجاد ارتباط میان آنها با یکدیگر، با سایر موجودات و به خصوص با انسان را فراهم می کند. هر چند جز در مورد پاره ای از حیوانات که به آنها خانگی نام داده و در نتیجه درون منطق ابزاری- عقلانی – سودمندانه خود تعریفشان می کنیم، ما ترجیح می دهیم چشم خود را بر حیوانات، بر حقوق و بر  بیان و بروز درونیت آنها ببندیم و آنها را از خلال مفهوم ”حیوانیت“ از جهان اخراج کرده و تنها  شایسته کشتار شدن برای  پاسخ دادن به نیاز های خود  بدانیم. بدین ترتیب در جهان موجودات جاندار و بی جانی که ما آن  را در مفهوم ”طبیعت“ تعریف می کنیم و خصوصیت اصلی آن را نیز در سکوت می دانیم،  سکوت در معنایی متضاد با  ”فهم پدیری“ با ”بیان“ و با ” ارتباط“ قرار نمی گیرد، بلکه  جزئی اصلی در همه ابعاد آن است.
    در این حال جهان انسانی بیش از هر چیز با ”صدا“ تعریف می شود.  گویی انسان بر آن بوده است که همه موجودات را به ”صدا“ در آورد. اشیائی که در چارچوب طبیعت در خاموشی  کامل و گویی  بی پایانی غرق شده‌اند، به محض ورود در جهان فناورانة انسانی  به موجوداتی پرسروصدا تبدیل می شوند: از سنگ های آهن خاموش،  دستگاه های پرسروصدای  فلزی ساخته می شود که صدایشان گوش خراش و آزاردهنده است؛ از  جانورانی که در طبیعت در سکونی آرامش بخش به زندگی و تلاش برای  حفظ بقای خود مشغولند،  موجوداتی پر سروصدا در  مکان هایی تحمل ناپذیرهمچون مرغداری‌ها، گاوداری ها و پرواربندی ها ، یا از آن هم بدتر، در مکان هایی نفرت آور و دردناک همچون کشتارگاه ها ساخته می شود. همه چیز در روابط انسانی  پر سروصدا شده و سکوت را به مثابه موقعیتی بدون تنش و آرامش بخش از دست می دهد تا درون هیاهویی جهنمی و ظاهرا بی پایان وارد شود.
    و اما شاید آنچه انسان با طبیعت و موجودات دیگر می کند  باز هم کمتر از بلایی باشد که بر سر خود می آورد. ظاهرا انسان با به دست آوردن فناوری( ابزارسازی) و  زبان (سخنوری) از جهان حیوانی خارج می شود و با به دست آوردن نظام های تدوین، پردازش و ضبط و ثبت و انباشت اطلاعات و مهارت ها( خط، کتابت و هنر) به درون تمدن راه می باید، کما اینکه با  انبوه کردن این تولید این قابلیت ها به جهان صنعتی و با بدل کردن آنها به مجموعه ای ازداده های اطلاعاتی به عصر کنونی می رسد. در این فرایند چند میلیون ساله، آنچه بیش از هر چیز می تواند برای ما پر معنا باشد،  افزایش پیوسته صداها و خروج بیش از پیش انسان ها از سکوت به مثابة موقعیتی آغازین و آرامش بخش است: انسان ها نه تنها هر چه بیشتر و بیشتر ”صدا“ تولید می کنند و همه چیز را وادار به ”صدادار شدن“ می کنند، بلکه هر چه بیشتر و بیشتر، مشروعیت سکوت را از میان می برند. سکوت رفته رفته ارزش خود را از دست داده و به نوعی  طببیعت غیر انسانی ( گاه حتی  ظاهرا ضد انسانی ) بدل می گردد.
    در این حال ما با فرایندی متناقض نیز سروکار داریم که می توان آن را  تقدس زایی / تقدس زدایی (Sacralisation/Desacralisation) از سکوت  نامید.  از یک سو انسانها ترس ها و واهمه های خود را از پدیده هایی همچون  مرگ، تیرگی و سیاهی تا حد زیادی به  مفهوم و قالب های سکوت منتقل می کنند و  به این ترتیب به سکوت معنایی خدایی و تقدس یافته می دهند و از همین رو تنها در جایی که چنین خدایی را احساس کنند،  تنها در جایی که به تعبیر رودولف اتو با این ”چیز کاملا متفاوت“ (ganz andere)  یا یکی از اشکال بروز و بیان قدرتمندانه آن روبرو می شوند، سکوت می کنند ( سکوت در  مکان های مقدس، در برابر مقبره و گور دیگری، در موقعیت های هراس بی حدو مرز از  پدیده ها و اشیاء و موجودات ناشناخته و ...) ، اما آنها از سوی دیگر شاید به دلیل نیاز به رها شدن از همان واهمه ها از سکوت تقدس زدایی کرده و آن را به قلمرویی شیطانی می رانند: مناسک، دعاها، ذکرها، اوراد و زمزمه ها،  شیون ها و گریه ها، یا برعکس خنده ها و فریادهای خوشی در فرایندهای جشن گونه،  نمونه هایی از این گونه رفتارها هستند که به گونه ای در پی از میان برداشتن سکوت،  نفی آن و بیرون راندنش از  صحنه به سود صدا هستند.
    کلام و سخن انسانی  بزگترین ابداع و بزرگترین دستاورد انسانها بوده است به گونه ای که انسان را بیش از هر چیز می توان به مثابة ”جانوری سخنگو“ تعریف کرد ، قابلیتی که انسان را هر چه بیشتر  به سوی آن  سوق داده است که از ”زبان“ و تمامی اشکال و شاخه های آن  کل موجودیت خود را ( در قالب های مادی و ذهنی) بسازد: انسان در حقیقت بدون زبان، نه حافظه ای دارد و نه قابلیتی در اندیشیدن، به یاد آوردن، تحلیل کردن و  تصمیم گیری. و ”زبان“ بیش از هر چیز، نفی سکوت است، نفی ای که تنها با شکستن سکوت صوتی  معنا نشده بلکه  شکستن سکوت با هر حرکتی  که بتوان آن را حرکتی  بیانی تلقی کرد ( یک نگاه، یک نوازش، ...) می تواند شکسته شود. جهان انسان ها جهانی است که در آن ”بین“ از خلال  خروج از ”سکوت“ به اصلی  پایه ای و محوری بدل شده است و  حرکت تحولی انسان از  دنیای شکار و گرداوری به جهان صنعت و فراصنعت، این  گرایش را به شدت افزایش داده است: شهرها و محیط های انسنی آنها پرسروصدا ترین نقاطی هستند که می توان در جهان یافت و به هر اندازه که تراکم جمعیتی  افزایش می یابد، و ارتباطات میان انسان ها بیشتر می شود،  سکوت نیز به کالایی پر ارزش تر  و به موقعیتی استثنایی تر و خواستنی تر  بدل می گردد: موقعیتی که در عین حال  برای اکثریت انسانها  دست نیافتنی است و شاید تنها بتوان آن را در دسترس اشرافیت خاصی دانست که با برخورداری کامل از همه چیز می توانند چنین موقعیتی را در شرایط مطلوب به دست آورند( مقایسه کنیم سکوت ارامش بخش ویلاهای اشرافی را با هیاهوی بی پایان مجتمع های مسکونی کارگری). از این لحاظ نباید سکوت را با تنهایی و انزوا که آنها نیز پدیده هایی ویژه جهان امروز هستند یکی گرفت، تنها ترین انسان ها نیز خواسته و ناخواسته  در مدارهای  ارتباطی ( همچون مدارهای رسانه‌های جمعی) قرار می گیرند که آنها را وا می دارد سکوت را فراموش کرده و حتی آن را در ذهن خود گناهی نابخشودنی  تصور کنند.
    جوامع انسانی مدرن و پسا مدرن ، جوامعی ”وراج“ هستند: جوامعی که  به هر دلیل و حتی بدون دلیل  صدا و سخن تولید می کنند و از این رو چاره ای جز آن ندارند که کوه عظیمی از سخنان و صداهای بی معنا، سطحی، بیهوده و زیان بار تولید کنند، زیرا به گونه ای تلویجی سخن گفتن بر سکوت ارجحیت یافته است. نتیجه این امر نیز  ما را به صورتی  اجتناب ناپذیر به سوی پدیده های چون یاوه گویی(Tautology) و درهم گویی(Cacophony) برده است که به طور متناقضی، گفتگو را نا ممکن می کند: جهان امروز به  مکانی شباهت دارد که  آنقدر پرسروصداست که انسانها را  از شنیدن و درک سخن یکدیگر باز می دارد و از آن بیشتر، چنان شتابی را به این انسان ها تحمیل می کند که اصولا فرصتی در خود برای سکوت کردن و گوش سپردن به سخن ”دیگری“، نمی یابند، جهانی که در آن رسما ”دوزخ دیگری است“(سارتر) و از این رو سکوت، بی فایده و سخن گویی نفی شیطانیت دیگری  و به بیان درآوردن و بروز کامل خویشتن.
    و شاید چنین جهانی دقیقا جایی باشد که در آن باید به سکوت اعاده حیثیت کرد: جایی که لازم باشد سکوت کنیم تا ”دیگری“ نیز بتواند سخن بگوید، جایی که سکوت، در حقیقت سکوت نیست، زیرا به صدا هایی که دیگر موجودات در جهان تولید می کنند امکان ”شنیده شدن“ می دهد، امکان درک پذیری ، امکان ”به حساب آمدن“ و ”چیزی شمرده شدن“.  سکوت است که شاید بتواند در برابر فراوانی کاذب  مصرف گرایی که اصل حاکم اقتصادی بر جهان کنونی است  فائق آید و بی معنایی و زیان بار بودن این فراوانی را به ما بنمایاند.  انسان آنقدر ”چیز“ می سازد که تمام طبیعت را نابود کرده و به محصولاتی برای مصرف شدن ( نابود شدن) بدل کند ولی سرانجام این چرخه نیز خود او است که در نبود پیرامونی برای زیستن، نابود خواهد شد.  در همین تمثیل می توان گفت انسان آنقدر سخن می گوید و آنقدر  سخن هایش را به نوشته و به اشکال ثبت شده دیگر بدل می کند که دیگر جای برای هیچ نوع بیان و بروز هیچ نوع برونیتی باقی نمی ماند. انسان سکوت را از جهان خویش حذف می کند و آن را به جهانی بیرون از خود تحمیل می کند، اما در این مسیر دیوانه وار خود نیز قربانی این تمایل  شیطانی به عدم تحمل سکوت می شود و جهانی را می سازد که از فرط ”صدا“ زیستن در آن ناممکن است، آدم هایی که فقط ”حرف“ می زنند بدون آنکه به چیزی ”گوش“ بسپارند( و گاه حتی بدون آنکه جیزی را ”بشنوند“)، آدم هایی که سکوت را  نشانه و خصوصیت جهان جانوری و شیئی می دانند و این جهان را نیز تنها شایسته قربانی شدن و از میان رفتن و در نهایت  پیرامونی برای خود می سازند که یک دوزخ حقیقی است. 
    در همین زمینه نوشتة زیر بخشی از کتاب ”سکوت“ اثر داوید لوبروتون انسان شناس فرانسوی است.
    ” تنها سکوتی که آرمانشهر ارتباطاتی می شناسد، سکوت از کار افتادن و اخلال است،  سکوت خراب شدن دستگاه ها و قطع انتقال ها.  در این درک، سکوت بیش از آنکه بروز یک درونیت به حساب بیاید، توقف یک فناوری شمرده می شود. بدین ترتیب  سکوت بدل  به بازمانده‌ای باستان شناختی،  باقیمانده ای  که هنوز به شکل دیگری  در نیامده، می شود. سکوت که در خود بروز گونه‌ای  زمان پریشی(anachronism) را حمل می کند، نوعی ناراحتی ایجاد می کند و این تمایل را بر می انگیزد که آن را همچون مهمان ناخوانداه‌ای از خانه خود برانیم، گویی سکوت اصرار دارد که تلاش هر چه بیشتری داشته باشیم تا آدم ها را به مرحله پرشکوه انسان ارتباطی(homo communicans) برسانیم. اما در عین حال، سکوت همچون نوعی غم غربت بروز می کند و این تمایل را ایجاد می کند که بی شتاب گوش به زمزمه های جهان بسپاریم. مستی کلمات گاه نیاز به استراحت، فرو رفتن در لذت اندیشیدن به حوادث و لذت اندیشیدن به سخنانی که قصد به زبان راندن آنها را داریم و سرانجام بر چهره دیگری باز می ایستند را در ما ایجاد می کند.  و به این ترتیب سکوت به جای آنکه طرد شود، ارزشی بی پایان می یابد. گاه وسوسه بزرگی در ما به وجود می آید که در برابر فراوانی ”ارتباطات“ مدرنیته، بی تفاوتی نسبت به پیام، ”پالایش سکوت“(catharsis du silence)(کی‌یر کی‌گارد) را قرار دهیم و به انتظار نشینیم تا گفتار ارزش واقعی و کامل خود را بازیابد.
    ما امروز با جهانی سروکار داریم که گفتمان های بی شماری دائما در حال توضیح آن هستند و با این وجود درک پذیری آن هر چه کمتر و کمتر می شود. گفتارهایی که رسانه‌های بی شماری امروز در حال تولید و توزیع آنها هستند، بیش از پیش با غرق شدن در همین فراوانی های بی معنا می شوند و در انتها مالیخولیا و اندوه ارتباط گیرنده حاکم می شود که همواره ناچار است پیام بی حاصلی را از سر گیرد و امید داشته باشد که شاید این بار پژواکی  بیابد.  هر اندازه ارتباطات بیشتر می شوند، میل به ساکت ماندن افزایش می یابد، لااقل ساکت ماندن در یک لحظه، تا بتوان لرزش  چیزها را درک کرد و یا در برابر درد حادثه، پیش از آنکه دیگری و باز دیگری و دیگری.... جایگزین ما شوند و افکارمان را به سرنوشتی ستاره گون بسپارند،  واکنشی از خود نشان داد. موجی از عواطف آشنا که کهنگی شان در نهایت به دلیل شیوه بروزشان نوعی آرامش خاطر در ما ایجاد می کند، اما به دلیل جایگاه چنین گفتارهایی، هر آنچه را که به  بیان در می آورند خود به باد فراموشی می سپارند.  اشباع از گفتار، سکوت را پرجاذبه می کند. کافکا به زبان خود در این باره می گوید: ”  اکنون پریان سلاحی مرگبارتر از  آواز خود در دست دارند: سکوت شان.  و هر چند ممکن است باورش سخت باشد،  شاید کسی بتواند در برابر  وسوسه آوای پریان مقاومت کند اما در برابر سکوت آنها: هرگز“.
    الزام به ایجاد ارتباط. نوعی اتهام زدن به سکوت است، اتهام به اینکه گویی سکوت به معنی از میان برداشتن هر نوع درونیت است. سکوت زمانی برای اندیشیدن یا سرگرمی باقی نمی گذارد زیرا الزام به سخن گفتن، آن را از میان بر می دارد. اندیشیدن نیاز به صبر و تامل دارد در حالی که ارتباط همواره در نوعی حالت اضطراری انجام می گیرد. ارتباط فرد را به مخاطب بدل  می کند و یا هر گونه خصوصیتی را که به صورت بالافصل مورد نیازش نیست را از او می زداید. درون ارتباط، در معنی مدرن کلمه، جایی برای سکونت وجود ندارد، الزام به سخن گفتن است، به پرکردن حنجره، به اعتراف، زیرا ”ارتباطات“ خود را به مثابة راه حلی برای همه مشکلات شخصی و اجتماعی مطرح می کند و گناه در این زمینه،  ”بد “ ارتباط برقرار کردن  است و از آن هم نفرت آورتر و غیر قابل بخشش تر، اینکه سکوت کنیم.  ایدئولوژی ارتباط، سکوت را برابر با خلا می گیرد، برابر با پرتگاهی در بطن کلام و این را درک  نمی کند  که کلام است که نقص سکوت به حساب می آید و سکوت بیش از  سروصدا ، دشمن قسم خورده انسان ارتباطی است، سرزمین رسالت او. زیرا نوعی درونیت، نوعی تامل، نوعی فاصله با هیاهوی اشیاء، نوعی هستی شناسی را ایجاب می کند که اگر بدان توجه نکنیم فرصت بروز نمی یابند.
    ارتباطات مدرن در اصول اساسی خود در سالهای  پس از جنگ جهانی دوم بر ویرانه های نازیسم و گولاک ها شکل گرفتند. نوربرت وینر (Norbert Weiner) یکی از  بنیانگذاران  اساسی  این پارادایم جدید بود که رفته رفته  جوامع غربی را زیرو رو کرد. هدف وینر آن بود که  علیه بی نظمی  حاصل اقدامات انسان ها در جهان مبارزه کند ، او علم سیبرنتیک را ” دانش کنترل و ارتباطات“ تعریف می کرد و در یکی از مهم ترین متونی که در این باره نوشت  بر آن تاکید داشت  که روابط میان اجزاء یک شیئی مهم تر از  محتواهای هر یک از آنهاست. جهان  به باور او باید بر اساس اطلاعات و ارتباطات دست به تفسیر خود می زد.  معنا در  مقایسه با ساختار جنبة ثانویه دارد و اثری است که ناشی از سازمان یافتگی به حساب می آید.  شیئی به این ترتیب، بدون توجه به عمق آن، به شفافیت رسیده و تماما خود را در روابطی که به آن شکل داده اند حل می کند.  به نظر وینر  چنین دیدگاهی را می توان در آن واحد هم بر جهان مکانیکی منطبق دانست و هم بر جوامع انسانی.  اطلاعات و ارتباطات مفاهیمی اساسی هستند. او با تکیه دادن اندیشه خود بر  متافیزیک اتلاف تدریجی و پیوسته انرژی ها،  از حوزه مباحث علمی ، بحث خود را به حوزة ارزش ها می کشاند، اطلاعات در برابر بی نظمی می ایستند، ارتباطات راه چاره ای است برای آنتروپی  که جهان را گرفتار خود کرده است. در فردای جنگ (...) دانشمندان وظیفه خود می بینند که  به نوعی جوامع انسانی را به وسیله دستگاه ها کنترل کنند و قدرت دستگاه دولت را کاهش دهند زیرا نمی توان دانست که این دستگاه به دست چه کسانی خواهد افتاد،. دستگاه ارتباطاتی  همچنین می توانست آنتروپی را کاهش دهد، و در برابر بی نظمی به صورت پیوسته  اطلاعات، یا کلام معنا دار را عرضه کند.  ایدئولوژی های مدرن ارتباطات  بر چنین زمینه مناسبی از لحاظ تاریخی ، یعنی حافظه(...) رشد می کنند، بر زمینه ای که تلاش داشت راز حاکم بر کشتارهای جنگ جهانی دوم (شووا)  را شکسته و تاکید کند که دیگر هر گز نباید  گذاشت که سکوت حاکم شود.  با این وصف باید تاکید کرد که سکوت همواره شکل یکسانی ندارد. نه فقط رسانه ها می توانند  برخی از حوادث را  به صورت مبالغه آمیزی بر صحنه آورده و برخی دیگر را پنهان کنند،  بلکه آنها لزوما از مهم ترین چیزها برای مخاطبان سخن نمی گویند، آنها ممکن است مسائل را روشن کنند بدون  آنکه به شاهدان  و کنشکران اصلی(...) امکان ابراز نظر بدهند،‌ الزام به گفتن ”همه چیز“ در حقیقت در  این افسانه  که گویی همه چیز واقعا گفته شده است ، پنهان می شود، و در این ‍حال بسیاری از کسانی که چیزی برای گفتن یا گفتمان متفاوتی داشته‌اند‌ از سخن گفتن محروم می مانند.  گفتن به خودی خود کافی نیست، بلکه مهم  آن است که  دیگری زمانی برای شنیدن، درک و پاسخگویی داشته باشد. “


    نظرات شما ()

  • الکترونیک

  • نویسنده : محمد:: 85/10/27:: 6:43 عصر

    الکترونیک

    از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

    اِلِکترونیک مطالعه و استفاده از وسائل الکتریکی ای می‌‌باشد که با کنترل جریان الکترون‌ها یا ذرات باردار الکتریکی دیگر در اسبابی مانند لامپ خلاء و نیمه‌رساناها کار می‌‌کنند. مطالعه محض چنین وسائلی، شاخه‌ای از فیزیک است، حال آن که طراحی و ساخت مدارهای الکتریکی جزئی از رشته‌های مهندسی برق، الکترونیک و رایانه می‌‌باشد.

    سالهاست که واژه "الکترونیک" به طور مکرر در میان مردم استفاده می‌‌شود به طوریکه هر شخصی برداشت انفرادی خود را از این علم و یا موارد کاربردی آن مطرح می‌‌کند، اما به صورت کلی عمدتاً تعاریف و برداشتهایی که از این واژه عنوان می‌‌شود کامل نبوده و برداشتهای ظاهری عملا نمی‌تواند اهمیت و نفوذ روزافزون الکترونیک را در ارتباط باصنایع گوناگون بیان کند.

    "الکترونیک" به طیف گسترده‌ای از الکتریسیته اطلاق می‌‌شود که با حرکت الکترونها در انواع مدارات نیمه هادی سر و کار دارد. اختراع آی‌سی (IC)ها سبب آن شده است که دگرگونی‌های فراوانی در این علم پدیدار گشته و سیستم‌های مدرن الکترونیکی از جمله مدارهای کنترل از راه دور، ماهواره‌های فضایی، ربات‌ها و ... را پدید آورد.

    امروزه الکترونیک کلید فتح شگفتیهای جهان است و با تمام علوم و فنون موجود به نحوی پیوند خورده است. از وسائل ساده خانگی تا پیچیده‌ترین تکنیک‌های فضایی همه جا صحبت از فناوری فراگیر الکترونیکی است و امروز صنعت نوین بدون الکترونیک و فناوری‌های وابسته به آن عملا مطرود و از کار افتاده است .

    پیشرفت علم الکترونیک و وسعت حوزه عملکرد آن امروز بر همگان روشن است. علاوه بر وسائل الکترونیکی از جمله دستگاههای مخابراتی مثل رادیو، تلویزیون، ضبط صوت و تصویر، انواع وسائل پزشکی، صنعتی، نظامی، در دیگر وسائل غیرالکترونیکی هم، کمتر وسیله‌ای را می‌‌توان یافت که الکترونیک در آن دخالتی نکرده باشد. از جمله در خودرو و صنایع ترابری، وسائل خانگی مثل ماشین رختشوئی، جاروی برقی و امثال آن نقش الکترونیک بسیار فعال و جالب توجه شده است. با توجه به این مختصر می‌‌توان نتیجه گرفت که امروزه، دیگر الکترونیک دانش و یا تخصص ویژه افراد تحصیلکرده دانشگاهی و متخصصان این رشته نیست و بر همه افرادی که به نحوی با امور فنی درگیرند لازم است بفراخور حرفه خویش از این رشته اطلاعی داشته باشند.

    مهندسان الکترونیک با خلق وعملکرد سیستم‌های بسیار متنوعی سر وکار دارند که به منظور برآوردن نیازها و خواسته‌های جامعه طراحی می‌‌شوند. مهندسان الکترونیک در ایجاد ماشینهایی که تواناییهای بشر را در زمینه جسمی یاری و در زمینه محاسباتی افزایش می‌‌دهند نقش مهمی دارند. بخشی از طراحی و ایجاد سیستم‌های الکترونیکی به توانایی ساخت مدلهای ریاضی اجزاء و مدارهای الکتریکی بستگی دارد.


    نظرات شما ()

  • کتاب اسطوره‏شناسی سیاسی

  • نویسنده : محمد:: 85/10/27:: 6:39 عصر


    اسطوره‌شناسی سیاسی، هنر، اسطوره، قدرت، تهران، نشر فردوس، 1378، 432 صفحه + نمایه موضوعی و  اسامی خاص.

    دربارة کتاب


    اسطوره‌شناسی سیاسی مجموعه‌ای از مقالات با محور اصلی نگاه به اسطوره و هنر از دیدگاه انسان‌شناسی سیاسی است. حوزة سیاسی همواره از این دو گروه از پدیده ها بیشترین استفاده را برای دستیابی به اهداف خود کرده است. این امر به ویژه در نظام های سیاسی توتالیتر مشاهده شده است. به همین دلیل  در این کتاب بخشی اصلی به بررسی  تجربة فاشیسم در آلمان و رابطة آن با هنرها اختصاص داده شده است. در بخش دوم کتاب نیز به موضوع های متنوعی در زمینة انسان‌شناسی هنر و امر سیاسی پرداخته شده است.

    فهرست مطالب

    پیشگفتار
    بخش اول: فاشیسم و هنر
    1- از وین تا مونیخ: زیباشناسی فاشیسم
    2- سفر به انتهاری شب: فاشیسم و ادبیات
    3- تصویر واقعیت، واقعیت تصویر: فاشیسم و سینما
    4- از ”قفس حیوانات وحشی“ تا ”نمایشگاه هنر منحط“: فاشیسم ونقاشی
    5- گوی بلور، زندان سنگی : فاشیسم و معماری

    بخش دوم : اسطوره‌شناسی سیاسی و هنر
    6- مردم‌شاسی هنر چیست؟
    7- ساخت‌گرایی، اسطوره و موسیقی
    8- دایرة چهارگوش، نگاهی بر تفکر اجتماعی معماری ایران در آیینة سنت و مدرنیته
    9- معماری و انقلاب : واقعیت و خیال در روسیه
    10- انسان‌شناسی اسطوره‌ای اوکتاویو پاز
    11- اسطوره شناسی انقلاب: آفرینش و فرجام
    12- نگاهی انسان شناختی بر اسطوره شناسی سیاسی جشن نوروز

    نمایه موضوعی و اسامی خاص

    پیشگفتار

    انسان از زمانی که خود را شناخت و نخستین اشکال آگاهی اجتماعی در ذهن او متبلور شد، شروع به آفرینش ”هنری“ کرد. قدیمی ترین آثاری که امروز ما آنها را در ردة ”هنر“ قرار می دهیم به بیش از 30 هزار سال پیش تعلق دارند، به زمانی که انسان های نخستین بر دیوارة غارها تصاویری از زندگی روزمرة خود ترسیم می کردند و یا با سنگ و گل، مجسمه‌های کوچکی از جانوران یا انسان‌های دیگر می ساختند. انگیزة واقعی انسان‌های اولیه در آفرینش این آثار هنوز ناشناخته است و در میان فرضیات مختلفی که دربارة آنها مطرح شده‌اند، گروهی تقدس و شیفتگی جادویی انسان‌ها را در برابر پدیده‌های طبیعی عنوان می کنند، گروهی بر نیاز به آموزش و انتقال دانش اندک انسان‌ها از نسلی به نسل دیگر انگشت می گذارند و سرانجام گروهی دیگر بر اهمیت سیاسی این آثار از لحاظ نشانه‌گذاری و تعیین حدود و مرزهای قدرت هر یک از جماعت ها انگشت می گذارند.
    توضیح این اشکال ”هنری“ هر چه باشد، نقطة ضعفی در این رویکرد به ”هنر“ وجود دارد و آن این است که در نزد انسان‌های نخستین و تا قرن‌ها بعد و حتی در مواردی تا امروز، تفکیک میان شیئی ”هنر“ و شیئی ”غیر هنری“ چندان روشن نیست. به معنای دیگر از همان ابتدا ساخت ”ابزارها“ که مهم‌ترین مشخصة تفکیک انسان از موجودات دیگر است، از انسان موجودی ”ابزارساز“، ”صنعتگر“ و در یک معنی ”هنرمند“ ساخت که دقیقا به همین دلیل نمی توانست مفهوم هنر را از مفهوم صنعت در ذات خویش جدا کند.
    در تحول بعدی انسان‌ها، یعنی از زمانی که آنها توانستند نخستین جماعت‌های ثابت و اسکان یافته را در حدود 10 هزار سال پیش بر پا سازند و به خصوص از زمانی که در حدود 5 هزار سال پیش نخستین تمدن‌های انسانی در بین النهرین و مصر شکل گرفتند و قدرت سیاسی به صورت نخستین دولت های مقتدر و مرکزیت یافتة آسیایی(سومر و مصر) ظاهر شد، از همین زمان نیز آمیزش و وابستگی متقابل و فزاینده‌ای میان سه حوزه، حوزة هنر(یا صنعت) در مفهوم عام آن یعنی توانایی به ساخت و آفرینش اشیاء، حوزة اسطوره یا باورهای ذهنی و آرمانی شدة انسان‌ها بر اساس جهان‌بینی‌های گوناگون ایشان، و سرانجام حوزة سیاسی یعنی مکانیسم‌های تولید، انباشت و توزیع قدرت به وجود آمد.
    تمدن‌های سومر و مصر، نظام‌های قدرتمند سیاسی – اداری با قشربندی‌های مشخص، تقسیم‌کارهای روشن و سلسله مراتب دقیق به وجود آوردند که جایگاه هر فردی را درون خود تعیین می کردند. در این نظام ها که نه فقط خود نشانه‌ای از انباشت قدرت بودند، بلکه درون خود به افزایش هر چه بیشتر این قدرت نیز کمک می کردند، باورهای گستردة اساطیری به صورت نظام‌های ایدئولوژیک مبتنی بر خدایان بی شمار، گروه بزرگی از ”ابزارها“ و ”اشیاء“ را پدید می آوردند که رسالت آنها تجسم بخشیدن به ذهنیت های اساطیری در واقعیت مادی و نشانه‌گذاری‌های عمومی زمان و مکان بود. تصاویر بی شمار نقاشی بر دیوارها یا بر روی پرده‌ها و اشیاء دیگر، نقوش برجسته بر روی بناها، ساخت‌های بزرگ معماری نظیر اهرام، معابد، کاخ ها، پیکره‌ها، سلاح‌ها، ابزارهای خانگی، جامگان، جو.اهرات و وسایل زینتی و... همگی در ساخت عمومی و در جزئی ترین ترکیب های خویش حامل اندیشه‌های اساطیری و قدرت بودند.
    به این ترتیب، گروه‌های انسانی  از همین نخستین قدم‌ها، نظام هایی گسترده و پیچیده‌ای از نمادها را به وجود آوردند که با تحول و رشد آنها، از خلال واژگان و ساختارهای زبان، آداب و مناسک، رفتارها، باورهای ذهنی و اسطوره‌ای، نظام ها و نهادها ... رشد و تحول یافتند. این نظام‌ها پایه و اساسی بودند که اعمال قدرت سیاسی بر آنها استوار بود و از آنجا که محور اصلی نظام یافتن و تداوم جماعت‌های انسانی از آغاز تا امروز، محوری سیاسی یعنی محوری مبتنی بر اصل نظام و اطاعت بوده است، نظام های نمادین نیز هر چه بیش از پیش به محور سیاسی وابسته شدند.
    تاریخ جوامع انسانی از آن روز تاکنون اشکال بی شماری از حاکمیت سیاسی را به خود دیده است، اشکالی با حجم‌های متفاوت از واحدهای کوچک روستایی و شهر – دولت‌ها تا امپراطوری های بزرگ و با مکانیسم‌های متفاوت حاکمیت، از دیکتاتوری، دموکراسی، استبداد، الیگارشی، سلطنت، ... و تقسیم بندی‌های بسیار متفاوت در سلسله مراتب و قشربندی‌های اجتماعی نظیر نظام های کاستی هندواروپایی، نظام های طبقاتی، نظام های پدرسالارانه، پیر سالارانه و ... بحث دربارة این اشکال و نظام های گوناگون، بخثی اصلی در علوم سیاسی و گرهی از شاخه های جامعه شناسی و انسان شناسی است. اما آنچه در همة این نظام ها قابل مشاهده است و خود را به صورت امری ثابت و پایدار نشان می دهد، وابستگی و تبعیت کامل نظام های نمادین و نظام های فناورانه (در مفهوم ساخت ابزارها و اشیاء هنری) به نظام های سیاسی است. هر نوع مالکیت و هر نوع دولتی تلاش کرده است نظام های نمادین و فناورانه را به اطااعت کامل از خود وادارد و هر چند همواره در این امر موفق نبوده و در بسیاری موارد حتی کار معکوس شده و نظام های اخیر نظام سیاسی را دگرگون کرده‌اند، اما در نهایت، شناخت و تحلیل تاریخ هنر، فناوری و اسطوره شناسی به هیچ رو در خارج از چارچوب تاریخ حاکمیت‌های سیاسی ممکن نیست.
    با توجه به آنچه گفته شد قرن بیستم شاید بیشتر از هر قرنی شاهد وابستگی و پیروی نظام‌های فناورانه و اساطیری از نظام‌های سیاسی بوده است. دلیل این امر شاید آن باشد که این قرن به گروه بزرگی از نهادهای سیاسی جدید امکان تجربه و خود آزمایی را در مقیاس های بزرگ انسانی عرضه کرد. آنارشیسم، کمونیسم، فاشیسم، دموکراسی، .... همگی فرصت یافتند در نمونه های متعدد خود با قربانی کردن میلیون ها انسان، دست به تجربة نظام های جدید خود بزنند و در این راه به صورت گسترده ای از تکنولوژی ابزارهای کشتار جمعی از بمب های اتمی و هیدروژنی گرفته تا آخرین نسل از بمب های  میکروبی، ژنتیکی و ... زدند و برای این کار تمام اسطوره های ممکن، تمام هنرهای ممکن و تمام ابزارهای تحمیق به کار گرفته شدند و امروز شناخت و تحلیل این فرایند ها شاید تنها راه جلوگیری از تکرار آنها باشد.
    یکی از بزرگترین تجربه های این قرن فاشبیسم هیتلری و کمونیسم استالینی بود که  هر دو در برابر موج گسترده ای از مدرنیته  در تمامی عرصه های زندگی انسانی ظاهر شدند و به ویژه در مورد فاشیسم باید آن را نوعی واکنش هراس آلود در برابر تهدیدی دانست که این مدرنیته متوجه دنیای کهنه و محکوم به فنای پیش صنعتی کرده بود. فاشیسم برای مقابله با دنیای نو و اساطیر آن، دست به آفرینش شمار بزرگی از اساطیر و باورهای زیباشناختی زد تا بتواند ایدئولوژی نفرت نژادی خود را زیبا جلوه داده و حاکمیت خود را به تثبیت رساند. پدیده مدرنیته در آغاز قرن حاضر و واکنش فاشیسم در برابر آن موضوع بخش نخست کتاب حاضر را تشکیل می دهد که این تقابل را در عرصه های گوناگون هنری مورد بررسی قرار داده است. بخش دوم کتاب به مقالاتی در زمینه انسان شناسی و اسطوره شناسی سیاسی و هنر اختصاص دارد.
    اسطوره شناسی سیاسی در واقع در پی شناخت مکانیسم های ذهنی حاکمیت‌های سیاسی است، شناختی که نمی توان آن را در قالب های تنگ زمانی و مکانی محدود کرد. اسطوره‌های سیاسی، از دیدگاه انسان شناسی، تداومی منطقی در سراسر تاریخ انسانی دارند. تداومی که ظهور و تحول اشکال هنری – فناورانه و اساطیری را به صورتی دائم با اشکال زیستی  از یک سو و با اشکال سیاسی از سوی دیگر پیوند می دهد. بنابراین آنچه در این مجموعه عرضه می شود، نگاه هایی است مستقل، از زوایای مختلف بر پدیده‌ای واحد: پیوندی پویا و پیچیده میان هنر، اسطوره و قدرت.

    اغلب مقالات این مجموعه پیش از این در سمینارها و نشریات تخصصی ارائه و منتشر شده اند. برای آن گروه از خوانندگان که احتمالا ممکن است با بعضی از نامهای خاص، مکاتب و اصطلاحتی که در مقالات این کتاب آمده اند،‌آشنایی نداشته باشند، بر هر مقاله یادداشت هایی نسبتا مفصل افزوده شده است. این یادداشت ها صرفا جنبه فرهنگ نامه ای  ندارند بلکه تلاش شده است بخشی ار موضوع های مورد اشاره در هر مقاله، درون یادداشت های همان مقاله بازتر و با تشریح بیشتری ارائه شوند.


    نظرات شما ()

  • کتاب یک نظریه علمی درباره فرهنگ

  • نویسنده : محمد:: 85/10/27:: 6:36 عصر


    مالینوفسکی، برونیسلاو، نظریه‌ای علمی دربارة فرهنگ، ترجمة عبدالحمید زرین قلم، ویرایش و مقابلة علمی و مقدمه از ناصر فکوهی، تهران، گام نو، 1378، 213صفحه.

    درباره کتاب :

    این کتاب یکی از مهم ترین کتاب های مالینوفسکی به شمار می آید که نخستین بار پس از مرگ وی به انتشار رسید. کتاب،  نظریه عمومی و  اساسی  مالینوفسکی درباره فرهنگ را که بر پایه  پیوستاری بودن رابطة طبیعت و فرهنگ است،  به بیان در می آورد. ویراستار تلاش کرده است با مقابله دقیق متن ترجمه با دو نمونه فرانسوی و انگلیسی کتاب آن را تا حد ممکن به اصل نزدیک کند.  مقدمه عمومی ای که در این کتاب بر زندگی و آثار  مالینوفسکی به قلم نگارنده نوشته شد، بعدها در کتاب ”تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی“ تجدید چاپ گردید.


    فهرست مندرجات

    پیش گفتار مترجم
    مقدمه: دکتر ناصر فکوهی (دانشیار انسان شناسی دانشگاه تهران)

    بخش اول: یک نظریة علمی فرهنگ
    فصل اول: فرهنگ موضوع بررسی علمی
    فصل دوم: تعریف موجزی از علم برای کاربرد در علوم انسانی
    فصل سوم: مفاهیم و روش های انسان شناسی
    فصل چهارم: فرهنگ چیست؟
    فصل پنجم: نظریة رفتار سازمان یافته
    فصل ششم: اجزاء ملموس رفتار سازمان یافته
    فصل هفتم: تحلیل کارکردی فرهنگ
    فصل هشتم: طبیعت انسان چگونه است؟
    فصل نهم: اشتقاق نیازهای فرهنگی
    فصل دهم: نیازهای اولیه و پاسخ های فرهنگی
    فصل یازدهم: ماهیت نیازهای اشتقاقی
    فصل دوازدهم: ضرورت های انسجام بخش فرهنگ بشری
    فصل سیزدهم: فرضیة تقویت کننده‌های ابزاری در زنجیرة حیاتی


    بخش دوم: نظریة کارکردی
    1- جنین شناسی و مامایی
    2- اصول متعارف کارکردگرایی
    3- تعریف کارکرد
    4- طرح تعریفی از کارکردگرایی
    5- اجزاء معتبر تحلیل فرهنگی
    6- ساخت نهاد
    7- مفهوم کارکرد
    8- نظریة نیاز
    9- نتیجه گیری


    نظرات شما ()

  • کتاب جامعه ی مدنی جوانان

  • نویسنده : محمد:: 85/10/27:: 6:34 عصر

     


    جامعة مدنی و جوانان، گردآوری نشر قطره، تهران، نشر قطره، 1377، 257 صفحه.


    دربارة کتاب:

    این کتاب یک سال پس از انتخاب سید محمد خاتمی به ریاست جمهوری  اسلامی ایران در بحبوحة مباحث و مسائل مربوط به فرایند اصلاح و حدود و مرزها و  تحلیل شرایط و پی آمدهای آن منتشر شد. ناشر در این کتاب تلاش کرده است که  مجموعه بزرگی از دیدگاه ها را که صرفا به  نظر طرفداران اصلاح طلبی  محدود نشود را گرد آورد و البته در این کار موفقیتی نسبی داشته است. کتاب  به صورت ارسال یک پرسشنامه با چهل پرسش درباره موضوع اصلی برای 24 نفر از صاحبنظران تهیه شده است که هر یک از آنها به تمامی و یا به تعدادی از پرسش ها، پاسخ داده اند. ساختار کتاب به گونه ای است که هر یک از پرسش ها مطرح شده و تمامی پاسخ های دریافت شده درباره آن، پشت سر هم به چاپ رسیده اند. در زیر نخست اسامی شخصیت هایی که در این کتاب  حضور داشته اند، سپس فهرست پرسش ها و سرانجام پاسخ های نگارنده به دو پرسش از پرسش های مطرح شده مشاهده می شود. کل پاسخ های نگارنده به دلیل طولانی بودن در یکی از کتاب های آتی او به انتشار خواهد رسید.


    شخصیت ها به ترتیب حروف الفبایی:

    - اسدالله بادامچیان
    - عبدالعلی بازرگان
    - مسعود بهنود
    - محمد جعفر پوینده
    - مریم خراسانی
    - فریبرز رئیس دانا
    - ناصر زرافشان
    - سید محسن سعید زاده
    - اعظم طالقانی
    - شیرین عبادی
    - عباس عبدی
    - علیرضا علوی تبار
    - مقصود فراستخواه
    - فریده فرهی
    - ناصر فکوهی
    - مهرانگیز کار
    - محمد جواد لاریجانی
    - فاطمه محفوظ بالله
    - مجید محمدی
    - عباس مخبر
    - محمد مختاری
    - پرویز ورجاوند
    - ابراهیم یزدی


    فهرست پرسش ها:

    - تعریف یا تصور شما از جامعة مدنی؟
    - جوانان در جامعة مدنی چه چیزهایی را به دست می آورند و چه چیزهایی را از دست می دهند؟
    - سیر تحول تاریخی مفهوم جامعة مدنی؟
    - جامعة مدنی دستاورد نظری فیلسوفان غربی است یا دنبالة مدینة پیامبر اسلام؟
    - مدنیت چیست و تفاوت آن با تمدن؟
    - اصلا چرا جامعة مدنی؟
    - شرایط و بسترهای مناسب تحقق جامعة مدنی؟
    - موانع ومشکلات و مخاطرات شکل گری جامعة مدنی؟
    - اگر انسان مقیاس همه امور باشد چه نیازی به جامعة مدنی داریم؟
    - جایگاه و حدود آزادی قلم و بیان در جامعة مدنی؟
    - حد و حدود آزادیها برای مخالفان نظام سیاسی، قانون اساسی و مسئولان در جامعة مدنی چیست؟
    - آیا راه رسیدن به جامعة مدنی از احزاب می گذرد؟
    - آیا در جامعة مدنی حقوق انسانها و به طور کلی حقوق بشر رعایت می شود؟ اگر پاسخ مثبت است عوامل تضمین کننده کدامند؟
    - با وجود مراکز چندگانة قدرت در ایران، امید به تحقق جامعة مدنی واقع بینانه است یا آرمانگرایانه؟
    - در جامعة مدنی چه بر سر رابطة عاشقانة میان دو نفر از جنس مخالف می آید؟
    - آیا انجمن ها، گروها و احزاب اسلامی تنها تشکل های جامعة مدنی اند؟
    - چرا آنان که از جامعة مدنی دم می زنند حجاب و رعایت دیگر احکام دینی و اخلاقی را به خود افراد واگذار نمی کنند؟
    - آیا در صورت شکل گیری جامعة مدنی تهاجم فرهنگی قابل تصور است؟
    - ایا ایدة جامعة مدنی می تواند یک برنامة سیاسی برای نامزدهای ریاست جمهوری و مجلس شورا قرار بگیرد؟
    - آیا در جامعة مدنی می توان از رهبر، رئیس جمهور، مراجع تقلید و فقها انتقاد کرد و حد و حدود آن چیست؟
    - آیا روابط خویشاوندی در میان مسئولان و کارگزاران مانع شکل گیری جامعة مدنی نیست؟
    - چه تضمینی هست که در جامعة مدنی شهروندان، احکام دینی و اخلاقی را رعایت کنند؟
    - آیا ایدة جامعة مدنی در گسترة جغرافیایی  و تاریخی جهان اسلام قابل ردیابی است؟
    - آیا جامعة مدنی دینی تعبیر صحیح یا دقیقی است؟
    - چگونه می توان به افراد آموزش های مدنی داد؟
    - آیا زیبایی و خوشپوشی در جامعة مدنی رواست؟
    - چطور می توان یک تشکل از تشکل های جامعة مدنی را به وجود آورد؟
    - ایا در جامعة مدنی می توان با دوست دختر یا پسر خود در خیابان یا پارک قدم زد؟
    - آیا خشونت در جامعة مدنی جایز است؟
    - اقشار کم درآمد چه سودی از جامعة مدنی می برند؟
    - آیا جامعة مدنی در نظام‌های مختلفی مثل سرمایه‌داری، سوسیالیستی یا حاکمیت ایدئولوژی های دیگر شکل خاص و متفاوتی پیدا می کند؟
    - اگر جامعة مندنی نداشته باشیم چه پیش می اید؟
    - چرا بحث جامعة مدنی امروز مطرح شده است؟
    - این جامعة مدنی تا چه حد در اهداف خود صراحت دارد؟
    - آیا بین جامعة ولایی و جامعة مدنی می توان رابطة مسالمت آمیز بر قرار نمود؟
    - رابطة ولایت فقیه و جامعة مدن چیست؟
    - فرق جامعة مدنی غربی و اسلامی در چیست؟
    - وظایف جوانان در ایجاد جامعة مدنی چیست؟ و از چه راه هایی می توان جوانان را به مشارکت در آن تشویق کرد؟
    - آیا در جامعة مدنی می توان دست دزدان را قطع کرد؟
    - در جوامعی که سالیان دراز زیر سلطة استبداد  بودهاند جامعة مدنی می تواند مستقر شود؟‌


    پاسخ های ناصر فکوهی( به دو پرسش):


    - تعریف یا تصور شما از جامعة مدنی؟

    جامعة مدنی مفهومی بسیار کلی است که تعاریف بسیار زیادی از آن شده است. هر یک از این تعارف باید به چارچوب زمانی و مکانی ویژة خود و همچنین در قالب یکی از نظام های اجتماعی – سیاسی خاص قرار بگیرند. آنچه در پاسخ به پرسش های زیر مطرح می شود، با در نظر گرفتن جامعة مدنی تنها به مفهوم جامعه‌ای مردم سالار(دموکراتیک) یعنی جامعه‌ای که در آن منشاء قدرت سیاسی از پایین بوده و اساس حکومت در آن اصل انتخاب آزاد، ارادة مردم و برابری آرای کلیة رای دهندگان در تعیین فرایندها و نهادهای مدیریت سیاسی – اجتماعی باشد، عنوان شده است. در این مفهوم، ”جامعة مدنی“ را می توان به مجموعه‌ای از نهادها و فرایندهای اجتماعی اطلاق کرد که خارج از نهادها و شخصیت‌های حقوقی و حقیقی رسمی حاکمیت قرار می گیرند و امکان مشارکت افراد جامعه را در امر سیاسی یعنی در مدیریت جامعه، فراهم می کنند. این نهادها(نظیر احزاب، جمعیت ها، انجمن ها، گروه های سیاسی و اجتماعی و رسانه ...) و فرایندها (نظیر رفتارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی همچون حمایت ها، اعتراض ها، تعارض ها ...) عامل مهمی در تقویت نهادها و فرایندها رسمی حاکمیت مردم سالار به شمار می آیند و در مواردی (نظیر احزاب) می توانند حتی تداخل هایی نیز با آن نهادها داشته باشند.

    - جامعة مدنی دستاورد نظری فیلسوفان غربی است یا دنبالة مدینة پیامبر اسلام؟


    جامعة مدنی در مفهوم مردم سالارانه آن را باید بدون شک نتیجة انقلاب صنعتی و انقلاب های بزرگ سیاسی دانست که در اروپا، رژیم های سلطنتی متکی بر اصل قدرت از بالا از میان برداشتند و دولت های ملی را جانشین آنها کردند. ریشة تفکر مردم سالارنه به یونان باستان بر می گردد. این تفکر با گذار از اندیشة اسلامی در قرون وسطی به اروپا رسید. بنابراین سهم اسلام در شکل دادن به این اندیشه قابل توجه است. از این گذشته، اگر اصل بردباری و تسامح که شرط ضروری برای تکثر گرایی است را در  نظر داشته باشیم، باید بر این نکته انگشت گذاریم که تمدن و تفکر اسلامی از ابتدا تا امروز همواره بسیار بردبارتر از سایر تفکرات در مذاهب یکتاپرست بزرگ(مسیحیت و یهودیت) و همچنین در ایدئولوژی های بزرگ غیر مذهبی بوده است. بنابراین عملکرد صدر اسلام و به ویژه تاریخ تشیع بی شک می تواند الگویی برای بردباری و تحمل نظر مخالف باشد.


    نظرات شما ()

  • مشکلات پسته کاران حل خواهد شد

  • نویسنده : محمد:: 85/10/27:: 6:32 عصر
    مشکلات پسته کاران حل خواهد شد
    مشکلات پسته کاران حل خواهد شد

    وزیر جهاد کشاورزی گفت: تسهیلات پرداختی برای حل مشکلات پسته از منابع داخلی بانک کشاورزی تامین خواهد شد .

    محمد رضا اسکندری در زمینه چگونگی تامین تسهیلات لازم برای حل مشکلات پسته افزود: اعتبار لازم برای رفع مشکلات پسته قرار است از منابع داخلی بانک کشاورزی تامین شود و با توجه به اینکه هیچ مصوبه ای و اعتباری برای حل مشکلات پسته از قبل تعیین نشده، لذا تخصیص این اعتبار ویژه که خارج از وظایف بوده هم اکنون در سیستم اداری درحال پیگیری است .

    وی در مورد رقم پرداختی دولت برای حل مشکلات پسته افزود: رقم پیشنهادی پسته کاران 100 میلیارد تومان بوده و تحقق این مبلغ بدون برنامه و پیش بینی قبلی مشکل است .

    اسکندری با تاکید بر اینکه هدف اصلی دولت کمک به حل مشکلات پسته کاران است ، تصریح کرد: فعالیت کشاورزی، فنی و تخصصی است و در مورد پسته نیز مشکلاتی از گذشته وجود داشته که هم اکنون در حال پیگیری و رفع آن هستیم .


    نظرات شما ()

       1   2   3   4   5   >>   >