طغیان خشم و غضب غیر قابل کنترل که بخش عمده آن متوجه کودکان میشود، بخشی از زندگی هر روزه بعضی از مادران است.
خشم خود را خوب بشناسید تا بتوانید مهارش کنید
آیا اولین نشانه عصبانی شدن شما بالا رفتن ضربان قلبتان است؟ دچار لکنت زبان میشوید؟ یا اینکه دست خود را مشت می کنید؟ درست در لحظه ای که اولین نشانه اوج گرفتن خشم ظاهر شد، هر کاری در دست دارید رها کنید و به یک جای خلوت در خانه پناه ببرید. چشمان خود را ببندید، نفسهای عمیق بکشید و 30 ثانیه به خودتان فرصت آرام شدن بدهید. و در طی این 30 ثانیه به خود یادآوری کنید که باید با یک بیماری - بیماری خشم - بجنگید نه با بچه هایتان.
با به کار بردن جملاتی موثر خود را آرام کنید
چند جمله درباره وضعیت خاص خود بسازید و هنگام آغاز خشم آنها را مانند وردی جادویی تکرار کنید. اینها وردهای شخصی شما هستند. جملاتی مانند : "اون فقط 6 سالشه"، "اون بچه است"، "اگر داد بزنی بعد حسابی پشیمون میشی" و "بهترین مادری که میتونی باش" جملات خوبی هستند. گاهی خوب است که با خودتان حرف بزنید.
درباره اینکه بخواهید رفتار خود را در زمان بزرگسالی فرزندانتان توجیه کنید فکر کنید
واقعا خود را در حالتی تصور کنید که سالها گذشته و باید دلیل رفتارهای خشن، فریادها و کتکهایی که به بچه زده اید را به پسر یا دخترتان که حالا شخص بزرگسالی شده توضیح دهید، تنها همین تصویر میتواند موجب موفقیت شما در زمان کنترل طغیان خشمتان شود.
اگر تمرکز خود را از دست دهید، نبرد را باخته اید
فرض کنید که در یک نبرد واقعی برای حفظ حکومت خود هستید (و درواقع هستید). در این نبرد شما در مقابل غضب خود میجنگید و شما واقعا میخواهید برنده شوید. مهمتر از همه اینکه به خود یادآوری کنید که برنده شدن علاوه بر عزت نفس، احترام فرزند و همسر را برایتان به ارمغان می آورد.
بخندید، به آنها، به خودتان و به زندگی
کودکان صبر و تحمل شما را محک میزنند. آنها همه چیز را پرتاب میکنند، در خانه میدوند و مدام سوال میکنند. اگر از همان ابتدا این واقعیت را بپذیرید که نمیتوانید همواره آنها را به طور کامل کنترل کنید و گاهی هم اصلا نمیتوانید این کار انجام دهید، در زمانی که آنها چیزی را میریزند، به چیزی که نباید، دست میزنند و سوالی را برای 50 همین مرتبه تکرار میکنند، خیلی عصبی نمیشوید و حتی میتوانید به شیطنت کودکتان بخندید.
از کودکتان کمک بخواهید
بگذارید گاهی هم آنها از شما مواظبت کنند. اشکالی هم ندارد. کودکان بیش از آنکه به فریاد تحکم آمیز توجه کنند، به تقاضای کمکی که صادقانه بیان شود واکنش مثبت نشان میدهند. منظور این نیست که کودک را به انجام کاری در مقابل عمل ناپسندش وادارید، بلکه منظور جلب همدلی اوست. از چنین جملاتی استفاده کنید: " اگر لباساتو نپوشی نمیتونم ببرمت مدرسه و خیلی ناراحت میشم."، "اگر سوار ماشین نشی دیر میرسیم و من خجالت میکشم"، "وقتی اتاقت رو مرتب نمیکنی فکر میکنم خستگی من خیلی برات مهم نیست."
در آینه نگاه کنید
به معنای واقعی کلمه، در زمان عصبانیت خودتان را در آینه نگاه کنید. تصویر زیبایی نخواهد بود. از طرفی عصبانی ماندن در زمانی که به چهره خودتان خیره شده اید کار آسانی نیست.
آب سرد را فراموش نکنید
آب سرد آتش خشم را هم خاموش میکند. هنگامی که دیدید اوضاع به سمت خطرناک شدن پیش میرود، صورت خود را با آب سرد بشویید.
تنفس عمیق
نفس عمیق بکشید - دم و بازدم - این کار موجب میشود که کنترل اعصاب خود را هم در دست بگیرید. تنفس عمیق برای بچه هایی که گریه میکنند هم بسیار مفید است و به آنها کمک میکند تا زودتر به حالت عادی برگردند.
با کسی حرف بزنید
خشم خود را بر سر فرزندتان خالی نکنید، گوشی تلفن را بردارید و به یک دوست خوب یا همسرتان زنگ بزنید. داد و فریاد نکنید، بلکه بگویید که صبرتان تمام شده و به دلجویی و جمله ای تسکین دهنده نیاز دارید. احتمال اینکه یک جوک بانمک یا چند جمله دوستانه بشنوید و حالتان بهتر شود بسیار زیاد است.